رخدادهای نجومی شهریورماه۱۳۸۶
3 شهریور
1989: ویجر-2 نخستین و تنها سفینه ای بود که از کنار سیاره نپتون عبور کرد.
2003: رصدخانه فضایی فراسرخ ناسا معروف به اسپیتزر، از پایگاه فضایی کیپ کاناورال فلوریدا به مدارش بر فراز زمین پرتاب شد.
4 شهریور
1978: پرتاب سایوز-31 که فضانوردان والدی، بیکوفسکی و زیگموندین اولین فضانورد جمهوری دموکراتیک آلمان، یک هفته مهمان فضانورد سالیوت-6 بود.
در این شب ماه در 4 درجه ای هشتمین سیاره منظومه شمسی، نپتون قرار می گیرد. البته این پدیده تنها به یافتن بهتر صورت فلکی جدی و دلو که این دو جرم در مرز بین آنها قرار گرفته اند کمک خواهد کرد. قدر ماه 13 روزه در این شب به 12.79- می رسد.
1985: پرتاب فضاپیمای دیسکاوری که طی پرواز 7 روزه دست به عملیات جالبی از جمله تعمیر دو ماهواره معیوب زد.
1987: ژاپن یک ماهواره مخابراتی را به فضا پرتاب کرد.
ماه گرفتگی کلی 28 آگوست از سواحل غربی آمریکا، هاوایی، آلاسکا، زلاندنو و شرق استرالیا قابل رویت است. مراحل جزئی این گرفت نیز در سرتاسر آمریکا و کانادا قابل دید است.
ماه به بزرگ شدن ادامه داده محدب می شود و هنگامی که تقریبا در جهت مخالف خورشید نسبت به زمین قرار می گیرد، تمام روشنایی را منعکس می کند و ما این پدیده را به صورت ماه کامل خواهیم دید. در این روز درست زمانی که خورشید در غرب غروب می کند، قرص کامل و نورانی ماه با طلوعش از سمت شرق توجه همه را به زیبایی خیره کننده اش جذب می کند. این ماه تمام شب قابل رویت است و همزمان با طلوع خورشید صبح چهارشنبه در غرب غروب می کند. ماه در این شب در صورت فلکی دلو و در 8 درجه ای از اورانوس قرار دارد. پیش از طلوع آفتاب، نزدیکی این دو جرم به یکدیگر در افق غرب به نصف کاهش خواهد یافت.
1993: سفینه فضایی گالیله در راه رسیدن به سیاره مشتری از سیارک آیدا گذشت و مشخص نمود که این سیارک دارای یک قمر کوچک است. این قمر بعدا داکتیل نامگذاری شد.
7 شهریور
مقارنه ماه و اورانوس در 6 درجه ای از یکدیگر رخ خواهد داد اما درخشندگی قرص ماه 16 روزه اجازه رویت این سیاره دوردست را به ما نخواهد داد.
8 شهریور
1992: نخستین جرم کمربند کوئیپر کشف گردید. این جرم 1992QB1 نامگذاری شد.
1983: برای اولین بار یک سفینه با 5 فضانوردراهی مدار زمین گشت. ترولی، برندنشتین، بلوفورد، گارونر و تورنتون، 6 شبانه روز با فضاپیمای شاتل چلنجر به انجام تحقیقات پرداختند.
10 شهریور
1979: پایونیر-11 نخستین سفینه ای شد که از نزدیکی زحل عبور کرد.
ماه 20 روزه به میهمانی خوشه زیبای پروین در صورت فلکی ثور خواهد رفت. در این مقارنه ماه تا سحرگاه به 4 درجه ای پروین در نزدیک سرسو می رسد.
صورت فلکی ثور در این شبها مریخ پیشانی می شود. ستاره سرخ رنگ مریخ با قدر 0.28، همچون خالی بر پیشانی ثور می درخشد. این صورت فلکی در بر دارنده مشهورترین خوشه ستاره ای باز، پروین یا هفت خواهران است. صورت فلکی ثور در افق شرق که طلایه دار فصل پاییز است، از ابتدای بامداد از افق شرق سر بر می آورد و تا روشنایی روز در سرسو (نقطه بالای سر در آسمان) نمایان است.
12 شهریور
مقارنه ماه 20 روزه و خوشه پروین از ساعت 22:00 و از لبه افق شرق با جدایی 6 درجه آغاز می شود و تا روشنایی صبح به کمتر از نصف کاهش می یابد. مریخ نیز در 8 درجه ای از چشم ثور، الدبران، با قدر 0.25 می درخشد.
1976: وایکینگ-2 در ناحیه ای به نام اتوپیا پلانیتیای مریخ فرود آمد.
تربیع آخر : ماه سه چهارم مسیر خود را پیموده است و تنها نیمی از قرص خود را نشان می دهد.
مریخ ۸/۵ درجه ای جنوب ماه قرار دارد
در این شب شاهد مقارنه 7 درجه ای ماه و مریخ هستیم. و اما مقارنه ای خراشگون: الناز، ستاره شاخ گاو، در این شب در 52 دقیقه ای از ماه واقع است. درست در لبه روشن سمت راست ماه به دنبال این ستاره دوتایی باشید. این مقارنه تا سپیده دم به 2 درجه خواهد رسید.
1977: ویجر-1 به سوی سیاره مشتری و زحل به فضا پرتاب شد.
1988: لیاخوف و مومند که با سایوز TM-6 راهی مدار زمین شده بودند، پس از حدود یک هفته اقامت در میر، در این روز سفینه خود را از آن جدا کردند تا به زمین برگردند. اما ناو آنها دچار اشکال فنی شد و نزدیک بود هر دو کیهان نورد کشته شوند. اما با 24 ساعت پرواز اضافه اشکال برطرف گردید و هر دو سالم به زمین بازگشتند.
مشاهده مقارنه 5 درجه ای ماه و خوشه باز M35 از قدر 5.50 در صورت فلکی دوپیکر خالی از لطف نیست. فاصله این خوشه از ما حدود 3000 سال نوری است. این خوشه با تلسکوپ به خوبی قابل تشخیص است و و از درون دوربین دوچشمی به طور روشنی درخشیده و بعضی از ستارگان آن مشخص اند. نور کم ماه در این شب مشاهده این جرم را امکان پذیر خواهد کرد. این جرم در طرف تاریک هلال ماه واقع است.
جوزا یا دوپیکر هلال ماه 25 روزه را تا طلوع صبح در آغوش می گیرند. ماه در 3 درجه ای پیکر پسین و 6 درجه ای پیکر پیشین قرار دارد. با نزدیک شدن به طلوع خورشید، دو سیاره زهره و زحل از افق شرق سر بر می آورند. در همین حین در صورت وجود افقی کاملا باز و بدون آلودگی می توان زحل را که در 1 درجه ای قلب الاسد قرار گرفته مشاهده کرد. اگر موفق به رویت این پدیده نگشتید از زیبایی طلوع آفتاب 16 شهریور بی بهره نبوده اید.
۱۷ شهریور
اقامت پلوتون
18 شهریور
اورانوس در مقابله
دقایقی پیش از طلوع آفتاب شاهد مقارنه 8 درجه ای هلال باریک ماه 27 روزه و زهره از قدر 4.47- در صورت فلکی سرطان هستیم. زحل نیز که به تازگی به آسمان صبحگاهی ملحق شده، نزدیک به لبه افق شرق و در 1 درجه ای قلب الاسد خود نمایی می کند.
۱۸۹۲: ادوارد امرسون با بارنارد قمر آلمالته آ را در اطراف سیاره مشتری کشف نمود.
1975: وایکینگ-2 به طرف مریخ پرتاب شد.
1987: ماهواره چین-21 به مدار زمین پرتاب شد و حدود یک هفته بعد نتایج کار خود را در یک مخزن به زمین فرستاد.
پیش از طلوع خورشید مشاهده هلال بسیار باریک و زیبای ماه 28 روزه را رها نکنید. درست در همین لحظه شاهد مقارنه هلال ماه با زحل از قدر 0.65 در 50 دقیقه قوسی آن، به طوری که لبه تیز هلال را همراهی می کند و قلب الاسد که با قدر 1.34 در 1 درجه ای آن قرار دارد خواهیم بود. جهت رویت چنین پدیده ای به افق شرقی بازی احتیاج است.
۱۳۸۵: درگذشت استاد گرانقدر دکتر نقی عدالتی، منجم برگزیده ایران
مصادف با 11 سپتامیر 2007 خورشید گرفتگی جزئی اتفاق می افتد که تنها در جنوب آمریکا قابل دید است.
1985: کاوشگر بین المللی آی_سی_ای نخستین سفینه فضایی شد که جهت بررسی ساختار دنباله دار های جباکوبین زیز به پرواز درآمد و از نزدیکی ان عبور نمود.
عطارد در 10 درجه ای هلال ماه مبارک رمضان
۱۹۵۹:پرتاب لونا-2 که نخستین جسم ساخت دست بشر توسط شوروی سابق بود و بر ماه فرود آمد.
1970: پرتاب لونا-16 به طور کنترل از راه دور بدون حضور انسان. این سفینه به طور خودکار فرود آمد و پس از برداشت خاک به زمین بازگشت.
1997: نقشه بردار سراسر مریخ به مداری در اطراف سیاره مریخ وارد شد و شروع به کاوش جزئیات سطح این سیاره کرد.
عطارد در 3 درجه ای هلال ماه رمضان و سماک اعزل در 10 درجه ای این هلال نقطه نورانی وسط تصویرند.
23 شهریور
هلال ماه در افق غربی در 2 درجه ای از سماک اعزل در صورت فلکی سنبله قرار می گیرد.
1915: جان دابسون سازنده تلسکوپ آماتوری متولد شد.
25 شهریور
1978: وقوع زلزله شدید در طبس به بزرگی 7.4 ریشتر در سال 1357
1987: ماهواره مخابراتی آومات کا-3 توسط موشک سازمان فضانوردی اروپا در مدار قرار گرفت که در سیستم مخابراتی کشور اتریش به مار گرفته شد.
26 شهریور
1985: واسیوتیم، کرچو و ولاف با سایوت-14 به سایوت-7 سفر کرد.
یکبار دیگر ماه به میهمانی عقرب می رود. طرف روشن ماه 6 روزه در 3 درجه ای از ستاره سرخ رنگ قلب العقرب قرار می گیرد. مشتری نیز با قدر 2.06- که همچنان در صورت فلکی عقرب جای دارد و رفته رفته از آسمان غرب جدا می شود، در فاصله 6 درجه ای از ماه این پدیده را همراهی می کند.
۱۹۸۰: پرتاب سایوز-38. فضانوردان یوری رومانتکو و آرنالد زنامایوموندز، اولین فضانورد باکو یک هفته در آزمایشگاه مداری زندگی کرد و به انجام کار و آزمایشات مشترک پرداختند.
تربیع اول ماه در مرز صورت فلکی عقرب و قوس
1848: ویلیام بوند ستاره شناس آمریکایی، ویلیام لاسل ستاره شناس انگلیسی، به طور مستقل قمر هیپریون را در اطراف سیاره زحل کشف کردند.
صورت فلکی قوس میزبان ماه در 4 درجه ای از نونکی، ستاره دوتایی و بسیار معمولی از قدر 2.03 خود می باشد.
1950: تشکیل اولین کنگره بین المللی فضانوردی در پاریس.
30 شهریور
1974: مارینر-10 برای سومین بار پیاپی از نزدیکی عطارد عبور کرد.
2003: فضاپیمای گالیله پس از انجام یک ماموریت 14 ساله با سقوط به جو مشتری به ماموریتش خاتمه داد
ستاره های کلیدی آسمان شب شهریورماه
مثلث تابستانی با تاریک شدن هوا در آسمان اواخر تابستان و فصل پاییز به چشم می خورد. سماک رامح در افق شمال غربی ناپدید می شود، دم غباری کهکشان راه شیری مثلث تابستانی، به طرف شرق و به سمت ذات الکرسی و برساووش امتداد یافته است، درحالیکه ستاره عیوق بسیار درخشان، در سمت شمال شرقی چشمک می زند.
چهارگوش اسب بالدار، در افق بالای جنوب شرقی دیده می شود، درحالیکه در پایین آن ستاره فم الحوت غریب مانده و تنها ستاره ایست که افق جنوبی آسمان را جلوه می بخشد. در سمت شرق دبران و سایر ستارگان صورت فلکی ثور، طلایه دار فصل پاییزند. در شمال هم ستارگان دب اکبر در پایین افق فرو می روند.
منبع : سایت خبری مرکز پژوهشی هدایتگران اندیشه
تاریخ علم نجوم
آیا پرداختن به تاریخ علم کاری عبث است؟ اگر اهمیت فلسفه ی علم را درک کرده باشیم، آنگاه سخن ایمره لاکاتوش بسیار سودمندخواهد بود: «فلسفه ی علم بدون تاریخ علم تهی است، تاریخ علم بدون فلسفة علم نابیناست.»
آشنایی با روشهای علمی و تجربی مردان بزرگ علم در طی قرون، و چگونگی استدلال نمودن ایشان و همچنین روند پیشرفت علومگوناگونی مانند ریاضیات، نجوم، فیزیک و... نه تنها روند قانونمند و منطقی آن را در برابر چشمان ما میگشاید بلکه شکوهمندیبنای عظیمی به نام علم را هرچه بیشتر درک خواهیم نمود. یکی از تبعات آن برای خودمان، آمادگی برای تفکر درست و قانونمند درعرصههای گوناگون میباشد.دکتر پرویز شهریاری در کتاب "جمشید کاشانی ریاضی دان ایرانی" پس از ذکر نکات مهمی در باره اهمیت تاریخ ریاضیات و به طور کلی، تاریخ علم مینویسد: "تاریخ گذشتة ریاضیات (وعلم) ما را قانع میکند که، کشفهای ریاضی (و علمی) تصادفی و جدا از هم و محصول نبوغ فرد یا ملت برگزیدهای نبوده است و نشان میدهد که این پیشرفت قانونمند است و به همین مناسبت، بررسی و مطالعه آن، راه امروز و فردای ما را روشن میکند." با مراجعه به این کتاب اهمیت رجوع به تاریخ علم روشنتر می شود.در این میان پرداختن به تاریخ علم نجوم، لطفی دیگر دارد. بسیارجالب است که بخواهیم سرچشمه کشفهای مهم را بدانیم هرچند مدلهای باستانی در نظر امروزی ما نادرست و شاید مضحک به نظر برسند، ولی با نگاهی عمیقتر و موشکافانهتر عظمت فکر انسانی و تاریخ تکامل آن ما را به تامل وا میدارد.و سرانجام به لذتی خواهیم رسید که از مشاهدة جهان هستی در پرتو این اندیشههای نو به انسانی اندیشمند دست میدهد.
در این مقاله سعی داریم به آرایی بپردازیم، که در طول قرنها برای توجیه و پیش بینی حرکات آسمانی ارائه شده است. در آن روزگار، همچون روزگار ما همه ی این دگرگونیها و بی نظمیها به توضیحی مناسب احتیاج داشت. یونانیان در شمار نخستین اقوامی بودند که به جستجوی توضیحی منطقی و روشن برایپدیدههای طبیعی برآمدند.
آراء یونانیان :
افلاطون، فیلسوف یونانی قرن چهارم پیش از میلاد، مسالهای برای توضیح حرکتهای آسمانی وضع کرد. او میگفت: ستارگان نمایندة موجودات تغییرناپذیر و جاودانه هستند با سرعت یکنواخت و در کاملترین و منظمترین مسیرها در آسمان، به دورزمین میگردند. توجیه افلاطون مبنی بر اینکه تمامی ستارگان و سیارات باید در مسیرهایی دایره وار (چون دایره کاملترین شکلاست) به دور زمین بچرخد، به مدت 2 هزار سال مهمترین مساله در نجوم باقی ماند.
راه حلی که یونانیان برای توضیح این پدیدهها مطرح مینمودند، کاملاً مبتنی بر مشاهدهای بود که از آسمان داشتند. ایشان میدیدند که ستارگان گویی بر سطح درونی کرهای چسبیدهاند و این کره به دور زمین میگردد. از طرف دیگر حرکت خاصه ی خورشید را به همین گونه توصیف میکردند.
آنان فرض نمودند که زمین در مرکز کره بلورین (شفاف) بزرگیقرار دارد که این کره در 24 ساعت یک دور به دور زمینمیچرخد. درون این کره، کره دیگری قراردارد که به کره اول متصل است. این کره فلک حامل خورشید است که محورش حدود 23.5 درجه با محور چرخش کرة بزرگ زاویه دارد. با چرخش کرة آسمان، فلک حامل خورشید نیز میچرخد و در همین حین فلکحامل خورشید به دور محور خود در یک سال در حال دوران است.
پیش از فلک حامل خورشید، افلاک حامل ماه و زهره و عطارد قرار دارند، که به زمین نزدیک ترند و خارج فلک خورشید، افلاک حامل مریخ، مشتری و زحل قرار گرفتهاند که همگی به کره آسمان (فلک الافلاک) متصل اند. یونانیان سعی میکردند که با انتخاب اندازه مناسب برای فلکها و سرعت و جهت آنها، مدل را با مشاهده سازگار نمایند.
فیلسوفی به نام فیثاغورث و شاگردانش دستاوردهای مهمی داشت. اولاً فیثاغورثیان بودند که به این بینش دست یافته بودند که خورشید و ماه و ستارگان از جمله زمین، کروی هستند. البته دلیل ایشان این بود که کره، کاملترین اشکال است و چونهمه چیزها به عقیده ایشان ریاضی هستند، هر چیزی باید کاملباشد. همچنین پیشنهاد کردند که ماه خودش منبع نور نیست بلکه نور خورشید را باز میتاباند.
نجوم اسکندریه:
اسکندریه شهری مدیترانهای در ساحل مصر بود. اسکندر اینشهر را بدین نیت بر پا داشت که کانونی باشد برای همة دانشها و دانشمندان هراکلیدس، اراتستنس، آریستارخوس و بطلیموس همگی از بزرگان نجوم اسکندرانی به شمار میروند.
هراکلیدس معتقد بود که برخی سیارات مانند زهره و مریخ بهگرد خورشید در حرکت اند و خورشید به روی مداری به دورزمین در گردش میباشند اراتستنس نخستین کسی بود که در تاریخ علم دست به اندازهگیری قطر کره زمین زد. وی قطر کره زمین را به وسیله تفاوت ارتفاع خورشید در دو شهر، در زمانی واحد بدست آورد.
آریستارخوس که احتمالاً تحت تاثیر هراکلیدس بوده است، مدل ونظریات جالبی اظهار داشته است:
1- محاسبة او درمورد فاصلة ماه از زمین و محاسبة قطر ماه با دقت خوبی، صحیح بود. (البته او محاسباتی دربارة فاصلة خورشید و اندازه آن دارد که با خطای بسیاری همراه است)
2- آریستارخوس به پذیرش این واقعیت راغب بود که فواصل بیناجرام آسمانی و به تبع آن اندازة عالم بسیار عظیم و بسی بیشتر از آن است که تا آن زمان کسی توانسته باشد تصورکند.
3- زمین به دور خورشید در گردش است.
4- او معتقد بود که خورشید از زمین بسیار بزرگتر است و با توجه به اینکه زمانی زمین را بزرگترین جسم میپنداشتند، این نظربسیار جالبی بوده است که از طریق محاسبه به دست آورده بود.
5- زمین به گرد خود میچرخد.
نظریة خورشید مرکزی آریستارخوس علت بعضی پدیدهها را که توسط یونانیان قابل توجیه نبود، را به خوبی توضیح میداد. مثلاً حرکت رجعی سیارات و اینکه چرا در حین حرکت رجعی پرنورتر میشوند. ولی با این همه، این نظر برای فلاسفة آن زمان قابل پذیرش نبود. اولاً اینکه تصور حرکت زمین با اندیشههای فلسفی که زمین با اجرام فلکی تفاوت دارد و جای طبیعی آن باید در مرکزجهان باشد، مبانیت داشت. دوماً فلاسفه دلایل قانعکننده خود را داشتند:
ایشان عنوان میکردند که اگر زمین به دور خورشید در حال حرکت باشد باید حرکات منظرهای برای ستارگان رویت شود.
اختلاف منظر زمانی پیش میآید که ناظر مکان خود را نسبتبه جسمی که به آن نگاه میکند در جهت عمود بر خط و اصلخود و جسم تغییر دهد.
ناظر زمانی که در نقطة A قرار دارد، خط کشی که روی مسیر دیدش قرار دارد را در امتداد درخت سمت راست میبیند. در حالی کهوقتی از نقطة B نگاه میکند، خط کش نسبت به تصویر زمینه تغییر مکان میدهد و در امتداد درخت سمت چپ دیده میشود.
فلاسفه میگفتند اگر زمین به دور خورشید در گردش باشد و مکانش تغییر کند باید مکان ظاهری ستارگان در آسمان تغییرکند، یعنی اختلاف منظر داشته باشند ولی در آن زمان همچنینحرکتی رؤیت نشده بود. (البته امروزه بوسیله تلسکوپها اختلاف منظر ستارگان رؤیت شده است)
بطلیموس و المجسطی:
بطلیموس منجم بزرگ اسکندرانی در 150 میلادی کتاب المجسطی را به رشتة تحریر در آورد. او در این کتاب به دنبال منظومه ایست که قادر به پیشگویی دقیق مواضع هر سیاره باشد. نوع منظومه و فیزیک حرکتها، در مدل او، مبنی بر فرضیههای ارسطو بود. در واقع علت اصلی این نکته که بطلیموس نظریة زمینمرکزی را پذیرفت نه خورشید مرکزی را همین بود که با عواملحرکت یعنی دینامیک ارسطویی بر اساس حرکت طبیعی سازگار بود. وی برای هرچه دقیقتر ساختن تئوری زمین مرکزی سه طرح مهم دارد و با فلک خارج مرکز، فلک تدویر، فلک معدل المسیر ویسعی نمود با استفاده از این سه شگرد، نه تنها حرکات نایکنواختخورشید و سیارات و ماه را تعیین کند بلکه پدیدههایی مانندحرکت رجعی سیارات را نیز توضیح دهد.
فلک خارج از مرکز:
سیاره بر روی فلک حامل خود قرار دارد، و فلک حامل به دور مرکزش میچرخد و سیاره را با خود بر میگرداند. ولی مرکز این فلک در مرکز زمین نیست بلکه از زمین فاصله دارد.
فلک تدویر:
فلکی است که مرکز آن، بر روی محیط فلک حامل قرار دارد و سیاره روی محیط فلک تدویر نصب شده و در حین گردش فلک تدویر، همراه فلک حامل به دور زمین بر میگردد.
نکته جالبی که دربارة فلک تدویر سیارات خارجی ایجاد کرد آن بود که دورة گردش فلکهای تدویر سیارات بیرونی همگی یکسال بود. در واقع چون بطلیموس نمیخواست زمین را با دورة تناوب یکسال به دور خورشید در نظر بگیرد، مجبور بود فلک تدویر سیارات را با دورة تناوب یکسان در نظر بگیرد تا حرکات رجعی سیارات خارجی را توضیح دهد.
و حرکات رجعی سیارات یکسان نبود. مریخ حرکات رجعی متفاوتی درهر بار، نشان میداد: گاهی حلقوی، گاهی زیگ زاگ... پس بطلیموس ترفندی دیگر زد: فلک معدل المسیر.
فلک معدل المسیر:
بطلمیوس برای توضیح بعضی حرکات غیر یکنواخت ظاهری فرض کرد که سیاره به دور زمین با سرعتی غیر یکنواخت در حال چرخش است. در این مدل سرعت سیاره یکنواخت است منتها از نگاه نقطه ای که منطبق بر زمین نیست بلکه کمی از آن فاصله دارد.
با ورود فلک معدل المسیر به بعضی از قسمتهای مدل بطلیموس، پیچیدگی کار را ناخوشایند نمود و شاید یکی از دلایلی که منجمین پس از بطلیموس شروع به نقد وی کردند، همین فلکمعدل المسیر بود. البته نقد اصلی ابن هیثم بر فلک معدل المسیر درباره ی تناقضی بود که فلک معدل المسیر با اصل یکنواخت بودن حرکت داشت.
کتاب المجسطی و استدلالها و محاسباتی که در آن بود، باعث شدکه مدل بطلیموس به الگویی مناسب برای پیش بینی موقعیت اجرام سماوی با دقت مطلوبی تبدیل شود. مدل سیارهای بطلمیوس قریب 1000 سال مورد استفاده بود. چرااین مدت طولانی مدل بطلیموس باقی ماند؟
از دلایلی که میتوان به آنها اشاره کرد:
1- دقت کافی مدل برای پیش بینی موضع اجرام سماوی (حدود 2 درجه)
2- با فلسفة ارسطویی، انطباق نسبی داشت. (البته تجاوزهایش از کیهانشناسی ارسطویی بعداً باعث اعتراض بعضی فلاسفه مثل ابن باجه شد.)
3- و همچنین با اعتقادات مسیحی زمان سازگار بود و هر مدلدیگری به معنای اختلاف با اعتقادات مسیحی به شمار میرفت.
سخن را بدین جا پایان نمیدهیم، چرا که پس از بطلیموس دانشمندانی ظهور کردند که نه تنها آثار ارزشمند یونانیان و علوماسکندریه را پاسداری نمودند، بلکه تصحیحاتی نیز برآنها انجامدادند، و این امر سرمایة عظیم بشری را به نسلهای بعد منتقلساختند، که اگر ایشان نبودند، شاید این علوم از بین میرفت
اگر در شبی صاف به آسمان بنگرید بی شک از درخشش چشم نواز ستارگان لذت خواهید برد. هزاران سال پیش هم بشر از دیدن آسمان لذت می برده ( به طور یقین آسمان پیشینیان بسیار پر ستاره تر بوده ! ) شاید در نظر اول ستارگان آسمان مجموعه ای پراکنده از ستارگان به نظر برسند. اما با کمی دقت می توان اشکال زیبایی را با متصل کردن ستاره ها به هم با خطوطی فرضی در آسمان ترسیم کرد. درحدود 4500 سال قبل، مردم شرق مدیترانه شروع به تقسیم بندی آسمان با نقش های خیالی کردنداین اشکال نام خدایان، الهه ها، قهرمانان و جانوران را دارند. تا زمان بطلمیوس، ستاره شناس یونانی الاصل اسکندرانی که حدود 150 سال بعد ازمیلاد می زیست، تعداد صورفلکی شناخته شده 48 مورد بود. امروز 88 صورت فلکی شناخته شده که هریک محدوده ی مشخصی درآسمان دارند. به طوری که تمام آسمان با این صورت های فلکی پوشیده می شود. با این که ستارگان یک صورت خاص از نظر ما شکل خاصی را در آسمان می سازند، اما در واقع این ستارگان هیچ ربطی به هم ندارند و چندین سال نوری از هم فاصله دارند و اگر از سمتی دیگردر آسمان ( جایی خارج از منظومه ی شمسی ) به آن ها بنگریم به شکلی دیگر دیده خواهند شد. ستارگان حرکت بسیار آهسته ای در آسمان دارند ( به دلیل دوری بسیار آن ها حرکت سریع آن ها آهسته به نظر می رسد ) این حرکت باعث می شود که در طی هزاران سال شکل ظاهری صورت های فلکی عوض شود. اما درطول عمر یک انسان این تغییرات بسیار نامحسوس است. درقدیم ازرصد صور فلکی برای جهت یابی وتعیین فصول و به طور کلی زمان یابی استفاده می کردند.
برای شناخت درست صور فلکی باید:
کار رصد را همراه با مطالعه ی در مورد آنها انجام دهیم تا موقعیت هر صورت را نسبت به بقیه و به طور خاص بدانیم.
در مورد هر صورت فلکی ستاره ها و اجرام غیر ستاره ای را بشناسیم.
قدر، رنگ، دما و... را در مورد ستارگان تا حدی بدانیم.
از همه مهمتر بعد از شناخت مقدماتی صور فلکی چند ضلعی های مخصوص هر فصل را بشناسیم.
تقسیمبندی آسمان
کلمه صورت فلکی برای اخترشناسان امروزی معنی ویژهای دارد. همانطور که کشور را به ایالتها و استانهای مختلف تقسیمبندی میکنند، آسمان نیز به 88 ناحیه تقسیمبندی شده است. هر یک از این نواحی به اسم صورت فلکی مخصوصی خوانده میشود. تمام ستارگان ، حتی کم نورترین آنها که در داخل مرزهای یک ناحیه قرار دارند، متعلق به آن صورت فلکی هستند.
صورتهای فلکی بهار
در شبهای بهار صورت فلکی دب اکبر (خرس بزرگ) به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در عرضهای جغرافیای 50 و 60 درجه شمالی ، میتوان درست در بالای سر دید. به کمک بخشی از دب اکبر میتوان سه ستاره قدر اول را به روش زیر در شبهای بهار پیدا کرد. با امتداد دم خرس ، ستاره سماک رامح را پیدا میکنیم. سماک رامح یکی از روشنترین ستارگان آسمان نیمکره شمالی است و به رنگ سرخ دیده میشود. این ستاره متعلق به صورت فلکی عوا (ارابهران) است. ستارگان دیگر این صورت فلکی همه بطور قابل ملاحظهای از سماک رامح کم نورترند. در کنار عوا ، صورت فلکی کوچک و ظریف الکیل یا فکه ، قرار دارد. که از ستارگان تقریبا کم نورتری تشکیل یافته است. آنها که همانند یک نیم دایره در کنار هم قرار گرفتهاند، سبب میشوند که الکیل ، شکل مشخص و برجستهای در آسمان داشته باشد. با امتداد منحنی که از دم اکبر شروع شده و از سماک رامح نیز میگذرد، به ستاره سماک اعزل ، میرسیم. این ستاره قدر اول که روشنترین ستاره صورت فلکی سنبله است، به رنگ سفید دیده میشود.
یکی از واضح ترین صورتهای فلکی بهار ، صورت فلکی شیر است. در این موقع سال ، میتوان با نگاهی به سمت جنوب آن را یافت. ستاره قطبی در امتداد دو ستاره از صورت فلکی دب اکبر قرار دارد. حال اگر این خط راست را در جهت دیگر امتداد دهیم، به صورت فلکی شیر میرسیم. سر شیر به شکل علامت سوال (؟) یا داس است. ستاره قدر اول قلب الاسد در این صورت فلکی است.
صورتهای فلکی تابستان
در شبهای تابستان ، سه ستاره قدر اول به وضوح دیده میشوند، که عبارتند از ردف در صورت فلکی دجاجه (قو) ، نسر واقع در صورت فلکی شلیاق و نسر طایر در صورت فلکی عقاب. در تابستان با مشاهده سمت جنوب آسمان ، این سه را میبینیم که مثلث برجستهای را درست میکنند. ردف روشن ترین ستاره صورت فلکی دجاجه است. گاه آنرا صلیب شمالی نیز میخوانند. دجاجه درست در میان کهکشان راه شیری واقع است.
با دوربین دوچشمی یا تلسکوب کوچک ، چندین میدان انبوه ستارهای را در این بخش آسمان میبینیم که برخی از آنها هزاران سال نوری با ما فاصله دارند. این میدانهای ستارهای به صورت درخشش راه شیری نمایان میشوند. در نزدیکی دجاجه ، تکههای تاریک ابر و غبار که در اعماق فضا قرار دارند، جلوی نور ضعیف ستارگان دوردست را میگیرند. نسر واقع پر نورترین ستاره صورت فلکی شلیاق (چنگ رومی ) و نسر طائر پر نورترین ستاره صورت فلکی عقاب است .
صورتهای فلکی پاییز
صورت فلکی ذاتالکرسی بهترین نقطه شروع برای یافتن ستارگان در پاییز است. پنج ستاره اصلی در آن همانند حرف w کنار هم قرار گرفتهاند و با این که هیچکدام روشنتر از قدر اول نیستند ولی به راحتی دیده میشوند. شبهای پاییز این صورت فلکی در بخش بالایی آسمان دیده میشود. در عرضهایی در حدود 50 تا 60 درجه میتوان آن را درست در بالای سر دید. اگر دو ستاره آخری حرف w را امتداد دهیم، به صورت فلکی قیفاووس میرسیم. در طرف دیگر آن صورت فلکی امراهالمسلسله واقع است.
به کمک حرف w ، میتوان صورت فلکی بزرگ فرس اعظم یا را یافت. ستارگان اصلی آن مربع بزرگی میسازند که مربع فرس اعظم نامیده میشود. این مربع اندازه بزرگی دارد. هیچ یک از ستارگان آن روشنتر از قدر اول نیستند.
صورتهای فلکی زمستان
صورتهای فلکی زمستان مشهورند و شناختن آنها نیز آسان است. زمستان بهترین موقع برای شروع شناسایی صورتهای فلکی است. یکی از باشکوهترین مناظر آسمان را میتوان در شبهای دی ماه دید. در این ماه صورت فلکی شکارچی پیش روی شماست و در آن سه ستاره درخشان ، شمشیر کمربند این شکارچی افسانهای را تشکیل میدهند. هفت ستاره از قدرهای اول و دوم فراموش نشدنی این صورت فلکی را بوجود میآورند. ابط الجوزا ستاره بالایی سمت چپ ، سرخ رنگ است درست در مقابل آن ، رجل الجوزا قرار دارد که در قسمت پایین سمت راست واقع است و به رنگ آبی _سفید دیده میشود.
در راستای کمربند شکارچی میتوان ستاره پرنور شعرای یمانی را در صورت فلکی کلب اکبر (سگ بزرگ) دید. شعرای یمانی درخشانترین ستارهای است که میتوان در نیمکره شمالی دید. شعرای شامی در صورت فلکی کلب اصغر (سگ کوچک) ستاره قدر اول دیگری است که با ابط الجوزا و شعرای یمانی مثلثی میسازند.
با نگاهی به بالای جبار صورتهای فلکی ثور (گاو) و جوزا (دو پیکر) را میتوان یافت. روشنترین ستاره ثور یعنی دبران همانند ابط الجوزا سرخرنگ است. در نزدیکی سر ثور ، خوشه پروین (هفت خواهر) قرار دارد که به وضوح دیده میشود. اگر اندکی بالاتر از ثور را نگاه کنیم، صورت فلکی ممسک الاعنه را خواهیم دید. ستاره قدر اول و زرد رنگ عیوق در این صورت فلکی است.
منطقهالبروج نزد بسیاری از مردم دوازده صورت فلکی از شهرت بسیاری برخوردارند. آنها در منطقهالبروج واقعاند. منطقهالبروج نواری از صورتهای فلکی است که دور تا دور آسمان کشیده شده است. سبب اهمیت این نوار آن است که مسیر ظاهری خورشید ، ماه و سیارات همواره در درون آن دیده میشود. میتوان تصور کرد که ستارگان صورتهای فلکی منطقهالبروج ، مدار زمین به دور خورشید را احاطه کردهاند. مسیر همه سیارات ( به جز پلوتو )به دور خورشید و مدار ماه به دور زمین تقریبا در یک صفحه واقعاند. شکل منظومه شمسی همانند یک قرص گرد بسیار بزرگ ولی نازک است. بنابراین بیشتر اعضای منظومه شمسی را همواره در میان صورتهای فلکی منطقهالبروج مییابیم