نجوم از صفر تا بی نهایت

وبلاگی برای علاقمندان به نجوم آماتوری

نجوم از صفر تا بی نهایت

وبلاگی برای علاقمندان به نجوم آماتوری

آشنایی با مفاهیم اولیه ستاره شناسی

بسم اله الرحمن الرحیم

تبارک الذی جعل فی السماء بروجا و جعل فیها سراجا و قمرا منیرا

 

روزها و ماههای متمادی در کتابخانه ها ، کتابفروشی ها ، سایتها و وبلاگهای نجومی بدنبال مطالبی منسجم در ارتباط با ستاره شناسی می گشتم ولی جز سردرگمی و یافتن مطالبی گسسته ، چیزی دستگیرم نشد . متاسفانه علیرغم اینکه کشور عزیزمان از قدیمی ترین سرزمین هایی است که خاستگاه عالمان و فیلسوفان و منجمان بزرگی بوده است ولی علم هیئت ( اختر شناسی ) در کشورمان هنوز نوپا و جوان است و نسبت به علوم دیگر توجه زیادی به آن نشده است .گرچه بحمد الله در سالهای اخیر به همت چند تن از جوانان خوب  و با استعداد کشور ، مؤسسات و انجمن هایی بوجود آمده و مخصوصا مجله نجوم در این راستا زحمات بسیار زیاد و ارزنده ای را متحمل شده است.                                                .                 

همین کاستی ها بود که مرا به فکر ایجاد یک وبلاگ آموزشی انداخت گرچه در وبلاگها رسم بر اینست که مطالب ، بصورت پراکنده و یادداشتهای روزانه نوشته شود ولی بدلیلی که عرض کردم تصمیم گرفتم مطالب را از صفر شروع کرده و بگونه ای کلاسیک همانطور که در کلاسهای آموزشی بیان میشود ، به پیش ببرم .  

آموزشگاهها و انجمنهای نجوم ، عموما ستاره شناسی ( آماتور ) را در چهار سطح بشرح زیر ارائه مینمایند :

 

سطح مقدماتی :

1 – تعریف و تاریخچه نجوم و اختر شناسی و آشنایی با منجمان و اختر شناسان قدیمی و معاصر

2 – تعریف و آشنایی با ، کره سماوی ،سیستمهای مختصاتی ، جهت یابی

3 – منظومه شمسی ( خورشید ، سیارات ، اقمار ، سیارکها ، سیارات کوتوله ، دنباله دارها ، شهابها و ... )

4 – آشنایی با صورتهای فلکی دور قطبی ( پیرا قطبی ) و دائرة البروجی

5 – طرز استفاده از اطلس ها و نقشه های راهنمای آسمان

سطح عمومی :

1 – منشا عالم و فرضیات تشکیل کیهان، منشا سیارات و اقمار و فرضیات و روابط ریاضی مربوط به آنها

2 – شناخت صورتهای فلکی 88 گانه

3 – ستارگان ( متغیرها ، غولها ،ابر غولها ، کوتوله ها ، ستاره های نوترونی و... ) ،ویژگیهای فیزیکی ستارگان، تولد – تکامل و مرگ ستارگان ،  فضای میان ستاره ای

4 – مجموعه های ستاره ای ( دوتایی ها ، چند تایی ها ، خوشه های باز و کروی ) ، سحابیها و کهکشانها

5 – مباحث نور ، شکست نور ، عدسیها و آینه ها – آشنایی و کار با انواع دوربینها و تلسکوپها

سطح پیشرفته :

 و ... )Starry Night , SkyMap , RedShift۱ – آشنایی و کار با نرم  افزار 

 و ... )CCD۲ – آشنایی با ابزار آلات رصدی ( ساعتهای خورشیدی ، افلاک نما ، تئودلیت 

3 – اختر فیزیک ستاره ای ( حرکت ستارگان ، تعیین فاصله ، درخشندگی ،رنگ ، دما و جرم ستارگان ، طبقه بندی طیفی ، نمودار رنگ قدر ، ستاره های تپنده ، ستاره های انفجاری )

4 – نجوم کروی و محاسباتی (1)

سطح تکمیلی :

1 – آموزش رؤیت هلال و آشنایی با رکوردها و معیارها و گزارشات رصدی

2 – عکاسی نجومی و آشنایی با دوربینهای عکسبرداری و فیلمبرداری و انواع لنزها

3 – آشنایی با ماموریتها و سفینه های فضایی تحقیقاتی

4- نجوم کروی و محاسباتی (2)

 

گذراندن تمام سطوح فوق بسته به زمان و تعداد کلاسها در ماه ، یک تا دو سال بطول می انجامد در این وبلاگ که شاید بتوان آنرا اولین وبلاگ آموزشی در زمینه ستاره شناسی نامید ،اگر عمری باقی باشد سعی میشود به همین شکل و بتدریج از ابتدا تا سطوح پیشرفته مطالب ارائه گردد                                 

امید است تا کاستی های احتمالی را با وجود آسمانی خود ببخشید و اینجانب را از نظرات و انتقادات و پیشنهادات سازنده خود بهره مند سازید .                                                                                

 

مقدمه :

شناخت آسمان و فضای بیکرانی که بشــــر را احاطه کرده است ، یکی از آرزوهای دیرین وی بوده است و همواره ذهن کنجکاو بشر به جستجــــو و کشف روابط متقابل زمین و دیگر اجرام سمـــاوی مشغول بوده و میباشد .مطالعه و بررسی آسمــــان و حوادثی که در آن رخ میدهد از مبــاحث مهم و مورد علاقه انسان است . او با مطالعه زمین و آسمان و بطور کلی فضا با شگفتیهای جهان ، بیشتر آشنا شده و به قدرت لایزال الهی پی می برد . 

    

             سطح مقدماتی

      p    

مفاهیم بنیادی در ستاره شناسی

 

کره سماوی 

انسان های باستانی به این نکته پی برده بودند که آسمان به صورت کره ای می ماند که در درون آن ستارگان (ثوابت) حضور دارند، در حالی که اجزاء منظومه شمسی در این صحنه جا به جا می شوند. هنوز بسیاری از یافته ها و ادراکات آن زمان، برای علاقمندان به ستاره شناسی در دنیای امروز هم به کار برده می شود.

کره سماوی عبارت است از یک کره تخیلی بزرگ بی انتها که «زمین» را در برگرفته و به نظر می رسد که کلیه اجرام آسمانی به آن چسبیده اند. «استوای سماوی» نیز تصویری است از استوای زمین روی کره سماوی به همین ترتیب «قطبین سماوی» تصویری از قطب شمال و جنوب جغرافیایی زمین ، بر روی کره سماوی می باشد. «دایرة البروج» یا دایره گرفتگی می تواند تصویر مدار گردش زمین بر روی کره سماوی باشد و یا به تعبیری ، مسیر عبور سالیانه خورشید در آسمان (این مسیر دارای انحراف 4/23 درجه ای نسبت به استوای سماوی است، که خود معلول انحراف 4/23 درجه ای محور زمین می باشد). «قطبین دایرة البروج» محل تلاقی کره سماوی و خط فرضی است که عمود بر مرکز دایرة البروج ترسیم شده است

مختصات استوایی

یکی از مجموعه های عمومی که برای معرفی مختصات سماوی به کار گرفته می شود، به نام مختصات استوایی است که براساس استوای سماوی بنا نهاده اند. مختصات شمال جنوب که معادل سماوی برای عرض روی «زمین» محسوب می شود به نام «میل» است و مانند عرض بر حسب درجه (o) ، دقیقه ('َ) و ثانیه ("ً) از صفر بر روی استوای سماوی تا 90 درجه در جنوب بر روی قطبین سماوی، اندازه گیری می شود.
کل دایره سماوی به 360 درجه تقسیم می گردد . یک درجه می تواند به 60 دقیقه کمانی ( َ' 60) و یک دقیقه کمان به 60 ثانیه کمانی ( "ً) تقسیم شود.
مختصات شرقی، غربی ،که معادل طول جغرافیایی بر روی زمین است به نام «بعد» ، خوانده شده که معمولاً در جهت شرقی به دور آسمان و بر حسب ساعت (h) ، دقیقه (m) و ثانیه ( s) زمانی است که گاهی بر حسب درجه هم اندازه گیری می شود. از آنجا که زمین هر 360 درجه را در 24 ساعت طی می کند، لذا یک ساعت ( h 1) از بعد و از زمان ، معادل 15 درجه کمان، یک دقیقه(m1) از بعد معادل 15 دقیقه ( َ'15 ) کمان و یک ثانیه ("ً1) بعد، مساوی با 15 ثانیه ( "15) کمان است. «نقطه صفر» نقطه ای است که خورشید ( و در نتیجه دایرة البروج) استوای سماوی را درجریان عبور از جنوب به شمال در هر بهار قطع می کند که آن را «نقطه اعتدال بهاری» یا «ابتدای حمل» نیز گویند، زیرا در دوران یونان باستان خورشید در این زمان در صورت فلکی حمل بوده است.
این نقطه شباهت به گرینویچ روی زمین و نصف النهار دارد که از آن می گذرد و مبنای اندازه گیری طول جغرافیایی محسوب می شود.سامانه مختصات استوایی معمولاً برای بیان موقعیت اجرام ثابت فلکی به کار برده می شود. ستارگان و اجرام عمق آسمان در کاتالوگ ها با همین بعد و میل نسبت به یک زمان یا دوره معین، نشان داده می شوند. این مختصات دارای تغییرات بسیار جزیی، آن هم به علت حرکت تقدیمی زمین است . به یاد داشته باشید که سمت «شمال» و «جنوب» در کره سماوی به مفهوم در جهت شمال و جنوب قطبین سماوی قرار گرفتن است . «شرق » هم همیشه به معنای افق شرقی است

منطقه البروج و دایره البروج 

یکی از اولین مناطقی که شما ممکن است مایل باشید در آسمان شب مورد شناسایی قراردهید، منطقه البروج و خط مرکزی آن یعنی دایرة البروج است که در درون آن نوار، زمین، خورشید ، ماه و سیارات عبور می نمایند. ضمن این که کره زمین گردش سالانه را در مدار خود انجام می دهد، به نظر می رسد که خورشید مسیری را نسبت به آسمان پشت سر خود در درون ستارگان می پیماید. این مسیر ظاهری را اصطلاحاً دایرة البروج یا دایره گرفتگی گویند و سطحی شامل 8 درجه شمال و جنوب آن، منطقه البروج می گویند. از آنجا که تمام سیارات (به جز پلوتو) کم و بیش در صفحه ای هم خوان با زمین حرکت می کنند، لذا همه در درون نوار دایرة البروج هستند.
در حدود قرن پنجم قبل از میلاد، اخترگویان بابلی (و شاید یونانی)، دایرة البروج را به 12 قسمت که هر کدام حدود 30 درجه اند، تقسیم و هریک را با نام یک صورت فلکی شناسایی می کردند. نام تمام 12 برج به جز یکی (صورت فلکی میزان) از اسامی جانداران گرفته شده و به همین دلیل نام منطقه البروج در اصل «دایره ی حیوانات» بوده است.
 



  حرکت تقدیمی زمین 

نیاکان باستانی ما از حدود قرن دوم میلادی از حرکت تقدیمی زمین آگاهی داشته اند و می دانستند که محور زمین دارای دوران ملایمی است (یک دور کامل آن تقریباً 26000 سال طول می کشد) به علت همین حرکت تقدیمی و تغییر در جهت حرکت محور زمین است که موقعیت زمین نسبت به عهد گذشته کمی تغییر کرده است.
یکی از اثرات مشهود این پدیده آن است که خورشید نسبت به دو هزار سال پیش حدود یک ماه در هر صورت فلکی زودتر وارد می شود. در آن زمان و درموقع اعتدال بهاری( آغاز بهار در نیم کره شمالی) خورشید به صورت فلکی حمل وارد می شد. در زمان حال در موقع اعتدال بهاری خورشید به صورت فلکی حوت می رسد و یک ماه بعد در صورت حمل خواهد بود. اثر دیگر پدیده حرکت تقدیمی، تغییر در مکان ستاره قطبی برای زمین است . ستاره قطبی که نشانگر قطب شمال آسمان در فضا می باشد، به وسیله امتداد محور زمین مشخص می گردد. به تدریج که محور زمین دوران پیدا می کند موقعیت قطب شمال فلکی هم جا به جا می شود. ستاره ثعبان(6)یعنی آلفای صورت فلکی اژدها در 4000 سال پیش مقام ستاره ی قطبی را در آسمان داشته است. امروزه ستاره قطب شمال یعنی آلفای صورت فلکی خرس کوچک چنین سمتی را داراست و هیچ ستاره ای هم فعلاً به طور مشخص عهده دار قطب جنوب فلکی نیست.

ستارگان

انسان تعداد زیادی از ستارگان مانند شعرای یمانی و ستاره قطبی را از صدها و شاید هزارها سال پیش می شناخته و در متون یونانی، رومی و عربی از آن ها نام برده شده . در سال 1603 یوهان بایر ستاره شناس آلمانی در اطلس «اورانومتریا»شروع به دادن اسامی به حروف لاتین به ستارگان نمود. این انتخاب و معرفی بایر شامل حروف کوچک لاتین به دنبال مضاف الیه ( حالت ملکی) از اسم خلاصه شده ی صورت فلکی است. به طور مثال ستاره شعرای یمانی یا شباهنگ به عنوان ستاره ی آلفای صورت فلکی کلب اکبر یا آلفای سگ با نام انگلیسی Canis Majoris است که در این روش به صورت CMa نشان داده می شود. البته حروف لاتین به ترتیب درخشندگی ستاره انتخاب می گردد.
درخشان ترین ستاره درون یک صورت فلکی معمولاً ( آلفا) و ستارگانی با درخشندگی کمتر به ترتیب (بتا)، و سومین مقام به نام ( گاما) و به همین ترتیب سایر انواع درخشندگی ها با حروف یونانی مشخص می شوند باید دانست که اکثر ستارگان درخشان تر آسمان، دارای حروف یونانی هستند به جز تعداد کمی که به نوع دیگری مشخص شده اند.



  تحول ستارگان

ستارگان عمدتاً از گاز هیدروژن ساخته شده اند. نور آن ها حاصل تولید انرژی در هسته ستاره بوده که از طریق همجوشی به وجود می آید. ستارگان از درون گاز و غبارهای موجود در فضا یا پیچش های تصادفی، برخورد ابرها، یا انفجار ستارگان دیگر که ایجاد ابر می نمایند، منقبض و در درجه تراکم بحرانی، به وجود می آیند. در این نقطه، گرانش متقابل اتم ها، به حدی قوی می شود که باعث کشیده شدن ابرها به سوی هم می گردد.
به تدریج که در ابرها حالت انقباض پیش می آید، آن ها فشرده شده و ایجاد حرارت می نمایند و در نهایت به حرارتی تا چند میلیون درجه افزایش می یابد که اجازه می دهد واکنش های هسته ای صورت پذیرد. به خصوص که هیدروژن به هلیوم و انرژی تبدیل می گردد. ستارگان در مرحله هیدروژن سوزی به عنوان «ستارگان رشته اصلی» خوانده می شوند. خورشید ما حدود 5/4 میلیارد سال است که در چنین حالتی قرار دارد و می تواند تا 5 میلیارد سال دیگر هم عمل مصرف سوخت هیدروژنی را ادامه دهد. در مراحل بعدی چرخه حیات یک ستاره ، هلیوم به کربن، اکسیژن و سایر عناصر سنگین تر تبدیل می شود. این روند در حیات ستاره ها ادامه پیدا نموده و ممکن است به تولید عناصر سنگینی مانند آهن و اورانیوم هم بی انجامد.
زمانی که سوخت هیدروژن ستاره به پایان می رسد، از درون شروع به انبساط نموده و سطح آن تغیییر رنگ می دهد. ستاره در این مرحله تغییرات شدید نموده و به یک غول سرخ یا ابر غول بر حسب جرم خود تبدیل می شود. پس از انبساط تا چندین برابر مقدار اولیه و مصرف هلیوم ذخیره، غول قرمز لایه بیرونی خود را شکسته و به سحابی سیاره ای تبدیل می گردد. در این هنگام بخش درونی ستاره شروع به انبساط نموده و حرارت سطحی آن افزایش یافته و تبدیل به توده ای سفید و داغ گشته و نهایتاً به «کوتوله سفید» که ستاره ای فوق العاده چگال است، تبدیل می شود. یک قاشق چای خوری از چنین موادی، به وزن چندین تن خواهد بود ستارگان خیلی سنگین تبدیل به ابرغول می گردند و ممکن است تا اندازه مدار سیاره مشتری هم منبسط شده و بزرگ کردند. بعداً چنین ستارگان سنگینی تبدیل به ستاره ای ناپایدار گشته و در قالب ستارگان با نور متغیر، تبدیل می شوند. ضمن این که تعداد قلیلی از آن ها به مرحله «سوپرنوا» و انفجار می رسند. سوپر نواها قسمت اعظم مواد خود را به بیرون پرتاب و از خود هسته ای بسیار متراکم و کوچک تحت نام «ستاره نوترونی» یا «پلسار» به جا می گذارند. این ستاره کوچک معمولاً خیلی سریع به دور خود می چرخد و از خود نور و امواج رادیویی بیرون می دهد. پاره ای از ستارگان نوترونی ممکن است به «سیاه چاله» تبدیل گردند که محدوده ای بسیار متراکم را تشکیل داده و جاذبه به قدر قوی است که حتی نور با سرعت بسیار بالای خود نمی تواند از میدان گرانش بسیار شدید آن بگریزد.
 



  درخشندگی ستارگان

چشم غیرمسلح انسان قابلیت تشخیص سه چیز در نقاط روشن آسمانی نظیر ستارگان را دارد که این سه عبارتند از درخشندگی، رنگ و جهت، درخشندگی یک ستاره که از زمین دیده می شود به نام قدر ظاهری نامیده می شود. در حدود 2000 سال قبل منجم یونانی ابرخس (هیپارکوس) درخشندگی ستاره در آسمان را چنین تعریف کرد که درخشنده ترین ستاره از «قدر اول» و ستارگانی که به سختی با چشم معمولی دیده می شوند از «قدر ششم» هستند. در قرن 19 منجم انگلیسی نورمن پوگسن(8)این سنجش را به صورت دقیق تری تعریف نمود، بدین ترتیب که قدرها در هر مرحله 512/2 برابر درخشندگی قبلی نورانیت دارند. یک ستاره قدر اول به طور دقیق تا 100 برابر درخشنده تر از ستارگان قدر شش هستند. درخشنده ترین جرم در آسمان از قدر یکم می باشد که درخشنده تر بوده و قدر ظاهری آن ها با عدد منفی نشان داده می شود. درخشنده ترین ستاره آسمان، یعنی شعرای یمانی( آلفای کلب اکبر) دارای قدر منهای 46/1 و زهره، در درخشنده ترین حالت خود دارای درخشندگی منهای 4 است.
قدر ظاهری خورشید در حدود منهای 27 می باشد. قدر ظاهری اجرام آسمانی بستگی به دو عامل یکی درخشندگی ذاتی و دیگری فاصله آن ها تا زمین دارد. یک ستاره ذاتاً کم فروغ اگر در نزدیکی زمین قرار می گرفت می توانست درخشنده تر از ستاره ای باشد که در فاصله دور قراردارد اما ذاتاً درخشنده است

طبقات درخشندگی

ابرغول----------------------->Ia.Iab.Ib
غول درخشنده----------------------->II
غول----------------------->III
زیرغول----------------------->IV
رشته اصلی----------------------->V
زیرکوتوله ها و کوتوله ها----------------------->VI, VII

طبقه بندی ستاره ها

ستارگان بر حسب نوع طیف نوری شان طبقه بندی می شود و این جدول به شما کمک می کند تا با طبقه بندی ستارگان بتوانید نوع، رنگ و درجه حرارت آن ها را رمزیابی کنید.  



  انواع طیف

نوع

رنگ

محدوده حرارت (کلوین)

نمونه

O

آبی

ْ 50000- 25000

دلتای جبار

B

آبی

ْ 25000-11000

رجل( بتای جبار)

A

آبی – سفید

ْ 11000- 7500

شعرای یمانی (آلفای کلب اکبر)

F

سفید

ْ 7500 – 6000

شعرای شامی(آلفای کلب اصغر)

G

زرد – سفید

ْ 6000- 5000

خورشید

K

نارنجی

ْ 5000- 3500

سماک رامح ( الفای عوا)

M

سرخ

ْ 3500- 3000

قلب العقرب (آلفای عقرب)

 

ستارگان چند تایی و متغیر

بیشتر ستارگان دارای حداقل یک همدم هستند که در این صورت آن ها را ستارگان جفتی (دوتایی) ، سه تایی یا سامانه های چند تایی برحسب تعدادشان می نامند. ستارگان چند تایی از نظر دیدن از درون دوربین دو چشمی و تلسکوپ های کوچک، قشنگ و جالب هستند. سامانه های ستاره ای چند تایی فیزیکی با نیروی گرانش با هم در ارتباط اند و ستارگان درون آن ها به دور هم می چرخند. سامانه های ستاره ای چند تایی اپتیکی با هم ارتباطی ندارند و اغلب با هم دارای فواصل زیادی هستند و فقط به لحاظ این که از نظر ما در یک راستا قرار می گیرد، ظاهراً به هم نزدیک به نظر می رسند. بعضی از سامانه های ستاره ای چند تایی فیزیکی به نام «دوتایی های اسپکتروسکپی» یا «چندتایی» خوانده می شوند، اینها چنان به هم نزدیک اند که نمی شود آن ها را از هم تفکیک نمود. حضور بیش از یک ستاره در یک نقطه را فقط از طریق طیف نور ساطع شده از مجموعه، می توان به طور قاطع درک کرد. نوع دیگر ستارگان دوتایی به نام «دوتایی گرفتی» نامیده می شوند. در چنین سامانه ای یک ستاره به طور متناوب باعث گرفتگی دیگری می گردد.
این حالت وقتی اتفاق می افتد که یکی در مدار خود از مقابل دیگری عبور می نماید و باعث کم نور شدن ستاره برای چند ساعتی می گردد.
با وجود تغییرات در قدر،«جفتی گرفتی» یک ستاره متغیر واقعی نیست. متغیرها تک ستاره هایی هستند که خروجی نور آن ها واقعاً تغییر می کند. قسمت اصلی آن ها «متغیرهای تپنده» هستند که هم از نظر حرارت و هم قدر( متغیرهای تپنده دارای انواع زیادی هستند) تغییر پیدا می کنند، «متغیرهای فورانی» یعنی ستارگانی که انفجار را تجربه می نمایند، به همراه نواخترها و ابر نواخترها و «متغیرهای چرخشی» ستارگان سرد با لک های تیره بر روی سطح ( مانند لک های خورشیدی) که باعث نقصان در درخشندگی در جهتی می شود که در چرخش خود به طرف ما قرار می گیرد
.
 

  اجرام اعماق آسمان ها

اصطلاحاً به گروهی از ستارگان، نظیر خوشه های ستاره ای و کهکشان ها، اجرام غیرستاره ای، مانند سحابی ها که در ورای منظومه شمسی ما قرار دارند، اطلاق می شود. این اجرام توسط ستاره شناسان به صورت کاتالوگ درآورده شده و صدها فهرست از آن ها تهیه و در دسترس است. یکی از معمولی ترین فهرست ها منسوب به مسیه است. ضمناً «کاتالوگ عمومی جدید»و مکمل آن و نهایتاً «کاتالوگ اندکس»از انواع دیگرند.
در اواخر قرن 18 شارل مسیه ستاره شناس فرانسوی که توسط معاصرین خود با نام «کاوشگر دنباله دارها» لقب گرفته بود، اغلب «اجرام مات» آسمان او را نسبت به یافتن دنباله دارها به شک می انداخت، در حالی که امروزه می دانیم این اجرام شامل خوشه های ستاره ای ، سحابی ها و کهکشان ها هستند. او فهرستی از «اجرامی که باید از آن ها پرهیز کرد» را جهت اجتناب از بروز اثر خطای نامطلوبشان در یافتن دنباله دارها، تهیه نمود. ستاره شناسان بعد از او، این فهرست را کمی تعدیل نموده و گسترش دادند به طوری که امروزه فهرست «اجرام سیه» با حدود یکصدجرم در بین ستاره شناسان به خصوص آماتورها جایگاه والایی دارد. «کاتالوگ عمومی جدید» و «کاتالوگ اندکس» از اجرام اعماق آسمان در اواخر قرن 19 تکمیل و تاکنون چندین بار بازنگری شده است. بسیاری از اجرام اعماق آسمان دارای شماره مسیه و همچنین NGC یا (IC) می باشند
.
 

  خوشه های ستاره ای

خوشه های ستاره ای عبارت انداز گروهی از ستارگان همانند از نظر سن و ترکیبات، که از یک ابر بین ستاره ای و تقریباً همزمان به وجود آمده و نیروی گرانش آن ها را در کنار یکدیگر قرار داده است.
«خوشه های باز» (که معمولاً خوشه های کهکشانی خوانده می شوند) عبارت انداز چندین ستاره تا چند هزار ستاره نسبتاً جوان که به صورت گروهی باز، درخشنده و معمولاً داغ و آبی هستند. اینها بیشتر همراه با گازهای بین ستاره ای بوده که در درونشان ستارگان به وجود می آیند. پراکنده ترین خوشه باز ستاره ای به نام «مجتمع ستاره ای » خوانده می شود. خوشه پروین در صورت فلکی ثور، یک خوشه نسبتاً متراکم جوان و باز است.
«خوشه های کروی» عبارتنداز توده ای از ستارگان در فضایی نسبتاً کروی که تعداد آن ها تا چندین میلیون هم می رسد و در اوایل شکل گیری کهکشان به وجود آمده اند. ستارگان خوشه های کروی معمولاًً مسن، به صورت غول سرخ و ابر غول بوده و در بین آن ها خیلی کم گازهای بین ستاره ای یافت می شود. اکثر خوشه های کروی از زمین بسیار دور هستند. درخشنده ترین آن ها با چشم معمولی به صورت یک ستاره مات به نظر می آید
.

جدول زیر نام خوشه های باز (از فهرست مسیه ) و مکان آنها را مشخص می نماید :

(برای دیدن تصویر هر کدام از آنها روی نام آن کلیک کنید )

ردیف

                 نام

NGC            

صورت فلکی                  

۱ M44 2632 خرچنگ
۲ M67 2628 خرچنگ
۳ M6(خوشه پروانه) 6405 عقرب
۴ M7 6475 عقرب
۵ M18 6613 قوس
۶ M21 6531 قوس
۷ M23 6494 قوس
۸ M25 IC  4725 قوس
۹ M11 6705 سپر
۱۰ M26 6694 سپر
۱۱ M29 6913 دجاجه
۱۲ M39 7092 دجاجه
۱۳ M73 6994 دلو
۱۴ M52 7654 ذات الکرسی
۱۵ M103 581 ذات الکرسی
۱۶ M34 1039 برساووش
۱۷ M45 1432 ثور
۱۸ M36 1960 ارابه ران
۱۹ M37 2099 ارابه ران
۲۰ M38 1922 ارابه ران
۲۱ M35 2168 جوزا
۲۲ M41 2287 سگ بزرگ
۲۳ M50 2323 تکشاخ
۲۴ M46 2437 کشتی دم
۲۵ M47 2422 کشتی دم
۲۶ M93 2447 کشتی دم
۲۷ M48 2548 شجاع (مار آبی )

 جدول زیر نام خوشه های کروی (از فهرست مسیه ) و مکان آنها را مشخص می نماید :

(برای دیدن تصویر هر کدام از آنها روی نام آن کلیک کنید )

ردیف  

نام              

NGC         

صورت فلکی                      

۱ M53 5024 گیسوی برنیکه
۲ M3 5272 تازی(سگ شکاری )
۳ M68 4590 شجاع (مار آبی )
۴ M5 5904 حیه ( مار )
۵ M13 6205 جاثی ( هرکول )
۶ M92 6341 جاثی
۷ M9 6333 حوا (مارافسای)
۸ M10 6254 حوا
۹ M12 6218 حوا
۱۰ M14 6402 حوا
۱۱ M19 6273 حوا
۱۲ M62 6266 حوا
۱۳ M107 6171 حوا
۱۴ M4 6121 عقرب
۱۵ M80 6093 عقرب
۱۶ M22 6656 قوس
۱۷ M54 6715 قوس
۱۸ M55 6809 قوس
۱۹ M69 6637 قوس
۲۰ M70 6681 قوس
۲۱ M75 6864 قوس
۲۲ M56 6779 شلیاق (چنگ رومی)
۲۳ M71 6838 سهم ( تیر )
۲۴ M2 7089 دلو (ریزنده آب)
۲۵ M72 6981 دلو
۲۶ M15 7078 فرس اعظم (اسب بالدار)
۲۷ M30 7099 جدی (بزغاله)
۲۸ M79 1904 ارنب (خرگوش )

 سحابی ها

سحابی ها ابرهایی از گاز (بیشتر از همه هیدروژن) و غبار ( کربن و سیلیس ) در فضا می باشند. سحابی های درخشان از درون تلکسوپ های کوچک مناظر زیبایی را می سازند. انواع سحابی ها عبارت انداز : «سحابی های جذبی» که از ابرهای تیره تشکیل شده اند و غبارهای موجود در آن ها، نور رسیده از فواصل دور را جذب یا پراکنده می نماید. «سحابی انعکاسی» که وسیله نور ستارگان نزدیک و منعکس شده از ذرات غبار، روشن می شوند(مانند M20 در صورت فلکی قوس و M78 در صورت فلکی جبار )، «سحابی های نشری» از نور فلور سنس گازهای مجاور، توسط پرتوافکنی ستاره های نزدیک درخشنده می شوند(مانند سحابی عقابM16 در صورت فلکی مار ، سحابی جبارM42در صورت فلکی جبار و سحابی مرداب M8در صورت فلکی قوس )؛ «سحابی های سیاره ای» که گاهی به صورت حلقه ای نازک از گازهای حاصل از بیرون ریختن مواد در پایان زندگی غول های قرمز به وجود آمده اند( مانند سحابی جغدM97 در صورت فلکی دب اکبر ، سحابی حلقوی M57در شلیاق ، سحابی دمبل بزرگ M27در صورت فلکی روباه که به آن سحابی نیمه سیب نیز میگویند و سحابی دمبل کوچکM76 در صورت فلکی برساووش) و «پس مانده های ابرنواختر» که عبارت خواهد بود از پوسته نازک، غیر منظم و عظیم گازهای منبسط شده که از بقایای انفجار ابر نواخترها به وجود آمده باشد(مانند سحابی خرچنگ M1در صورت فلکی ثور که بازمانده ابر نو اختری در سال ۱۰۵۴ میلادی میباشد ). هر سه مورد سحابی های جذبی، نشری و انعکاسی را «سحابی های پخشنده» گویند.  

  کهکشان ها

کهکشان ها عبارت انداز توده هایی از گاز، غبار و میلیون ها یا میلیاردها ستاره که با کمک نیروهای گرانش متقابل، دور هم جمع شده اند. کهکشان ها به صورت خوشه ها و خوشه های کهکشانی در قالب ابر خوشه ها هستند. کهکشان راه شیری ما متعلق به خوشه کهکشانی «گروه محلی» و «ابر خوشه قوس» می باشد. «کهکشان های بیضوی» «نوع E» به آن هایی گفته می شود که از نظر شکل تقریباً از کروی تا خیلی کشیده باشند.
اینها شامل مقدار کمی از گاز و یا کلاً بدون گاز و غبار بوده و در برگیرنده ستاره های پیر می باشند. «کهکشان مارپیچی میله ای» (نوع SB) از نوع مارپیچی با میله ای از ستارگان مواد بین ستاره ای است که به طرف مرکز آن پیش می رود. کهکشان های نامنظم، (نوع Irr) آن هایی هستند که شکل خاصی نداشته و معمولاً کوچک می باشند(مانند کهکشان انفجاری M82 در صورت فلکی دب اکبر ). کهکشان هایی که در هیچ یک از این دسته بندیها تعریف نشود، به نام «کهکشان های خاص» نامیده می شوند
.

کهکشانهای مارپیچی

 

ردیف

نام            

NGC          

صورت فلکی                     

۱ M81 ۳۰۳۱ دب اکبر
۲ M101 ۵۴۵۷ دب اکبر
۳ M108 ۳۵۵۶ دب اکبر
۴ M65 ۳۶۲۳ اسد
۵ M66 ۳۶۲۷ اسد
۶ M96 ۳۳۶۸ اسد
۷ M64 ۴۸۲۶ گیسوی برنیکه
۸ M88 ۴۵۰۱ گیسوی برنیکه
۹ M98 ۴۱۹۲ گیسوی برنیکه
۱۰ M99 ۴۲۵۴ گیسوی برنیکه
۱۱ M100 ۴۳۲۱ گیسوی برنیکه
۱۲ M61 ۴۳۰۳ سنبله
۱۳ M90 ۴۵۶۹ سنبله
۱۴ M104 ۴۵۹۴ سنبله
۱۵ M51 ۵۱۹۴ تازی
۱۶ M63 ۵۰۵۵ تازی
۱۷ M94 ۴۷۳۶ تازی
۱۸ M106 ۴۲۵۸ تازی
۱۹ M83 ۵۲۳۶ شجاع
۲۰ M31 ۲۲۴ آندرومدا
۲۱ M33 ۵۹۸ مثلث
۲۲ M74 ۶۲۸ حوت
۲۳ M77 ۱۰۶۸ قیطس

 

کهکشانهای بیضوی

 

ردیف

نام     

NGC    

صورت فلکی              

۱ M105 ۳۳۷۹ اسد
۲ M85 ۴۳۸۲ گیسوی برنیکه
۳ M49 ۴۴۷۲ سنبله
۴ M59 ۴۶۲۱ سنبله
۵ M60 ۴۶۴۹ سنبله
۶ M84 ۴۳۷۴ سنبله
۷ M86 ۴۴۰۶ سنبله
۸ M87 ۴۴۸۶ سنبله
۹ M89 ۴۵۵۲ سنبله
۱۰ M102 ۵۸۶۶ اژدها
۱۱ M32 ۲۲۱ آندرومدا
۱۲ M110 ۲۰۵ آندرومدا

 

کهکشانهای مارپیچی میله ای

 

ردیف

نام           

NGC      

صورت فلکی              

۱ M109 ۳۹۹۲ دب اکبر
۲ M95 ۳۳۵۱ اسد
۳ M91 ۴۵۴۸ گیسوی برنیکه
۴ M58 ۴۵۷۹ سنبله

اندازه زاویه ای

شما می توانید میزان تقریبی زاویه ای اجرام و یا فاصله بین دو جرم را در کره سماوی با کمک مشت خود اندازه گیری کنید.
مشت بسته انسان در فاصله دست، حدود 10 درجه را می سازد. نوک انگشت اشاره هم در حدود 2 درجه است. وقتی از زمین به ماه یا خورشید نگاه کنیم هر کدام 5/0 درجه ( یا 30 دقیقه قوسی و یا 1800 ثانیه قوسی ) را می سازد. 

اندازه گیری فاصله بین ستارگان بوسیله انگشتان دست 

  زمان و آسمان

همین طور که زمین می چرخد، هر ناظری در هر نقطه آن قادر است قسمتهای مختلف کره سماوی را در راستای دید خود ببیند.
در هر شبانه روز ما 360 درجه از طرف غرب می چرخیم، بنابراین در هر یک ساعت، 15 درجه و در هر 4 دقیقه ، 1 درجه این چرخش انجام می گیرد. اما انسان حرکت اجرام سماوی را از زمین از شرق به غرب با همین سرعت می بیند. برای کارهای رصدی باید زمان دقیق در محل کار معلوم باشد. ستاره ها هر شب 4 دقیقه زودتر از شب قبل طلوع می کنند ( علت آن جابه جایی زمین در حرکت به دور خورشید در طول این مدت است) با این محاسبه متوجه می شویم که چرا در مدت 30 روز ستارگان 2 ساعت زودتر طلوع می کنند.
4 دقیقه در روز × 30 روز = 120 دقیقه
به همین دلیل است که شما ستارگانی را که در ساعت 11:00 شب در 15 مهر ماه  بالای سر خود می بینید، در ساعت 9:00 شب 15 آبان  در همان مکان خواهید دید