نجوم از صفر تا بی نهایت

وبلاگی برای علاقمندان به نجوم آماتوری

نجوم از صفر تا بی نهایت

وبلاگی برای علاقمندان به نجوم آماتوری

نجوم را چگونه آغاز کنیم

 

نجوم را چگونه آغاز کنیم

 

رصد خورشید در روز

 رصد کردن چیست و چه چیزهایی را می‌توان رصد کرد؟

انجام دادن برخی کارها یا شغلها حتماً نیاز به تحصیل در همان زمینه تا سطوح بالا را دارد. مثلاً جراحی قلب کاری نیست که بتوان به طور تجربی و با تمرین فراوان آموخت! اما در برخی دیگر از کارهای بسیار پیشرفته ومهم می‌توان بدون تحصیل در آن رشته، به‌طور تجربی و با تمرین زیاد مهارت کسب کرد و به نتایج با ارزشی رسید. شاید بهترین مثال در این مورد، اخترشناسی باشد. در واقع دو نوع اخترشناس وجود دارد: یکی آنکه در این رشته تحصیل می‌کند و مثلاً مدرک دکترای اختر فیزیک یا کیهان‌شناسی می‌گیرد، و دیگر کسی که از روی عشق و علاقه، کتابهای نجومی ساده را می‌خواند و با برنامه‌ریزی دقیق و به کارگیری روشهای اصولی، به تحقیق در این زمینه می‌پردازد تا هم از آنچه انجام می‌دهد لذت ببرد و هم نتایج سودمند کارهایش را به دیگران عرضه کند. اخترشناسان نوع نخست را «حرفه‌ای» می‌نامند، زیرا حرفه یا شغل آنها این است که به کارهای نجومی بپردازند. اخترشناسان نوع دوم را «آماتور» می‌نامند که به معنای علاقه‌مند است.

اما تفاوت کار اخترشناسان حرفه‌ای و آماتور در چیست؟ و کدامیک سهم بیشتری در پیشرفت علم نجوم دارند؟ کارهایی که اخترشناسان حرفه‌ای انجام می‌دهند معمولاً عبارت است از: تدریس اخترشناسی، تحلیل داده‌های به دست آمده از رصدها، نظریه‌پردازی و ارائه نمونه‌ها و روش‌های جدید و

آنها معمولاً فرصت کافی برای کاوش دقیق تمام آسمان را ندارند و تلسکوپهای بسیار بزرگ را هم نمی‌توان برای کارهایی مثل یافتن دنباله‌دارها و نواخترهای جدید مشغول کرد. پس در این میان بسیاری از کارها را باید به آماتورهای نجوم سپرد. برخی گمان می‌کنند که کلمه «آماتور» نشان‌دهنده کم‌تجربگی و مبتدی بودن شخص است، اما این برداشت کاملاً اشتباه است. آماتورهایی هستند که دهها سال تجربه رصد و کشف اجرام تازه را دارند و هیچ اخترشناسی حرفه‌ای به اندازه آنها با آسمان شب آشنا نیست.

در طول تاریخ، شاید سهم آماتورهای نجوم در کشف اجرام تازه در آسمان بسیار بیشتر از اخترشناسان حرفه‌ای بوده است. بد نیست به عنوان مثال، یکی از اخترشناسان آماتور باتجربه را به شما معرفی کنیم: ژان لویی پون فرانسوی، باربر رصدخانه مارسی بود. هرشب پس از کارهای طاقت‌فرسای صبح، به رصد آسمان مشغول می‌شد و مهارت زیادی در شناخت اجرام آسمانی و شیوه‌های رصد کسب کرد، به‌طوری که در 39 سالگی موفق به کشف یک دنباله‌‌دار شد. یافتن دنباله‌دارها ادامه یافت و به سی عدد رسید. همین کشفها و کسب مهارتها، به تدریج سِمَت منجم سلطنتی فرانسه را برای او به ارمغان آورد.

برای شروع کار چه باید کرد؟

اگر به آسمان شب و راز و رمزهای نهفته در آن علاقه دارید و تصمیم گرفته‌اید در راه شناخت و کاوش دقیق آن قدم بردارید، بهتر است نخست اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. برای شروع کار، چند کتاب مفید را به شما معرفی می‌کنیم. با مطالعه آنها اطلاعات پایه را در این علم به دست خواهید آورد:

نجوم به زبان ساده، ترجمه دکتر خواجه‌پور از انتشارات گیتاشناسی ـ کتاب مفیدی است که شما را با منظومه شمسی، صورتهای فلکی، ستاره‌ها و آشنا می‌کند . شناخت مقدماتی ستارگان، اقتباس توفیق حیدرزاده از انتشارات گیتاشناسی ـ مناسبترین کتاب برای آشنایی با صورتهای فلکی و اجرام قابل رصد با چشم غیرمسلح، دوربین دوچشمی و تلسکوپهای کوچک است. خواندن این کتاب باید همراه با مشاهده آسمان و اجرای دقیق و روشهای گفته شده باشد.

ساختارستاره‌ها و کهکشانها، ترجمه توفیق حیدرزاده از انتشارات گیتاشناسی ـ شاید کمی دشوارتر از دو کتاب پیشین به نظر آید اما با کمی صبر و حوصله و توجه می‌توانید از طریق آن با زندگی و مرگ ستاره‌ها، انواع کهکشانها، خوشه‌ها و آشنا شوید.

با مطالعه این کتابها، اطلاعات پایه را برای انجام کارهای نجومی به دست خواهید آورد، اما هیچ‌گاه از مطالعه دست برندارید. هرگاه کتابهای جدیدی در این زمینه دیدید، بخوانید و اگر تناقضی بین کتابها مشاهده کردید به سایر کتابها رجوع کنید و یا از فردی آگاه یا مرجعی مطمئن بپرسید تا نکته نادرستی در ذهنتان باقی نماند. اکنون هنگام آن است که به سراغ کارهای عملی برویم. شاید مهمترین بخش از کارهای عملی آماتورهای نجوم، رصد دقیق آسمان باشد، که منشاء هر گونه فعالیت نجومی است.

رصد چیست و چه چیزهایی را باید رصد کرد؟

رصد کردن یعنی مشاهده دقیق با هدفی از پیش تعیین شده، رصد آسمان شب، کاری است لذت‌بخش که اگر چند شب به آن بپردازید، به لذت آن پی خواهید برد. یکی از ساده‌ترین موضوعهای رصدی، تشخیص صورتهای فلکی است که گام نخست در رصد آسمان محسوب می‌شود

 دانستن اسمها و شکل صورتهای فلکی برای رصد هر جرمی در آسمان ضروری است. چون هر صورت فلکی از تعدادی «ستاره» تشکیل شده است، ناگزیریم نام ستاره‌ها را هم بدانیم. البته به خاطر سپردن نام (و یا شماره) تمام ستاره‌ها کاری ناممکن است اما بدون شک شناختن درخشانترین و مهمترین ستاره‌ها کار دشواری نیست و برای رصدکنندگان لازم است.

آنچه ستاره‌ها را از همدیگر متمایز می‌کند، درخشندگی و رنگ آنهاست. پس باید علاوه بر نام، این ویژگیهای ستاره‌ها را هم بدانید و البته دانستن کمی تاریخچه بر لذت دانستن خواهد افزود. با چشم غیرمسلح، در هوایی صاف و تاریک می‌توان ستاره‌هایی تا قدر ششم را مشاهده کرد. درخشانترین ستاره‌های فصل تابستان عبارتند از:

سماک رامح، نسر واقع، نسر طایر، قلب‌العقرب و سماک اعزل. پس از درخشانترین ستاره‌ها، نوبت به ستاره‌های خاص دیگری می‌رسد که باید با آنها آشنا شوید، از جمله: ستاره‌های متغیر و ستاره‌های دوتایی. متغیرها  گونه‌هایی خاص از ستاره‌ها هستند که درخشندگی‌شان به‌طور منظم یا نامنظم تغییر می‌کند. برخی از متغیرها را در بیشترین درخشندگی می‌توان حتی با چشم غیرمسلح مشاهده کرد.

همة ستاره‌ها در آسمان تنها نیستند. نیمی از ستاره‌ها (و شاید اغلبشان) در مجموعه‌های دوتایی و چندتایی جای گرفته‌اند. بسیاری از ستاره‌های دوتایی را نمی‌توان به صورت دو ستاره تفکیک کرد و آنها را فقط به صورت یک ستاره می‌بینیم. گاهی اوقات هم دو ستاره به‌طور اتفاقی در کنار یکدیگر دیده می‌شوند و عملاً هیچ ارتباطی با هم ندارند. در واقعی ممکن است دهها یا صدها سال نوری از هم فاصله داشته باشند، اما از دیدگاه ما، در یک راستا قرار گرفته باشند و در آسمان بسیار نزدیک به هم دیده شوند.

بجز ستاره‌ها، اجرام دیگری هم در آسمان وجود دارد، از مجله: سیاره (Planet) ، کهکشان (Galaxy) ، سحابی (Nebula)  و خوشه‌های ستاره‌ای. تشخیص سیاره‌ها از ستاره‌ها شاید دشوار به نظر برسد، زیرا سیاره‌ها با چشم غیرمسلح همانند ستاره به نظر می‌رسند. اما اگر دقت کنیم، می‌توانیم تفاوتهایی بین ستاره و سیاره پیدا کنیم. نخست اینکه ستاره‌ها نسبت به هم حرکت ندارند و اگر یک دسته ستاره را در نظر بگیرید و گردششان را در آسمان دنبال کنید، خواهید دید که همه با هم حرکت می‌کنند و ترکیبشان در ساعتها و روزهای مختلف یکسال می‌ماند. اگر غیر از این بود، شکل ظاهری صورتهای فلکی روز به روز تغییر می‌کرد (البته این تغییر شکل صورت می‌گیرد، ولی در طول هزاران سال).

اما سیاره‌ها این نظم را رعایت نمی‌کنند و در میان صورتهای فلکی جابه‌جا می‌شوند. به همین دلیل است که در نقشه‌های آسمان هیچگاه اثری از سیاره‌ها نیست. پس هر وقت در آسمان در میان صورتهای فلکی «ستاره» ناآشنایی را دیدید که در نقشه‌ها وجود ندارد، مطمئن باشید که سیاره‌ای را دیده‌اید. در ضمن، سیاره‌ها برخلاف ستاره‌ها چشمک نمی‌زنند و نورشان ثابت است.

اجرام دیگری که برای رصد مناسب‌اند، به« اجرام غیرستاره‌ای» معروف‌اند. یک نوع از این اجرام، «کهکشان» است که مجموعه‌ای است از دهها یا صدها هزار ستاره و مقدار زیادی گاز و غبار. کهکشانها به دلیل فاصله بسیار زیادی که از ما دارند، بسیار کم‌نور دیده می‌شوند. فقط یکی ـ دو کهکشان را می‌توان با چشم غیرمسلح در شبهای کاملاً صاف و تاریک مشاهده کرد. در صورت فلکی امراه‌المسلسله (زن به زنجیر بسته) که از صورتهای فلکی پاییزی است، یکی از درخشانترین و بزرگترین کهکشانهای نزدیک به ما است که با نام همین صورت فلکی شناخته می شود. کهکشان امراه‌المسلسله را با چشم غیرمسلح می‌توان در خارج از شهر که دور از آلودگی هوا و نور است، به صورت لکه‌ای مه‌آلود مشاهده نمود. نخستین کسی که این جسم را ثبت کرده است، عبدالرحمن صوفی، اخترشناس نامدار ایرانی است.

یکی دیگر از اجرام غیرستاره‌ای، «سحابی» است که نامش از واژه‌ای عربی به معنای «ابر» گرفته شده است.

سحابیها توده‌های بزرگ گازی هستند که یا بازماندة ستاره‌های مرده‌اند و یا محل تولد ستاره‌های تازه‌اند. سحابیها در آسمان به صورت ابر دیده می‌شوند. یکی از درخشانترین سحابیهای آسمان تابستان،  در صورت فلکی قوس جای دارد و نامش «سحابی مرداب» است. در زمستان هم نمونة زیبایی از سحابیها را می‌توان در صورت فلکی جبار مشاهده کرد.

خوشه‌های ستاره‌ای بر دو نوع‌اند  باز و کروی : خوشه‌های باز مجموعه‌هایی از دهها یا صدها ستاره‌اند. گاهی اوقات ستاره‌ها آن‌قدر به هم نزدیکند که نمی‌توان آنها را به صورت جداگانه دید. بهترین نمونه از خوشه‌های باز، خوشة مشهور پروین است که در آن 6 یا 7 ستاره را می‌توان با چشم غیرمسلح تشخیص داد. در صورت فلکی عقرب هم دو خوشة باز وجود دارد که می‌توان آنها را در تابستان مشاهده کرد و اگر هوا خوب باشد حتی با چشم غیرمسلح دیده می‌شوند. خوشه‌های کروی معمولاً ستاره‌های بیشتری دارند، اما متراکم‌اند. آنها از پیرترین اجرام کهکشان محسوب می‌شوند. خوشه‌های کروی در آسمان به صورت کره‌های کوچک مه‌آلود دیده می‌شوند. فصل تابستان بهترین موقعیت برای دیدن این گونه اجرام است زیرا چند تا از درخشانترین خوشه‌های کروی در آسمان تابستان دیده می‌شوند. در صورتهای فلکی قوس، جاثی، عقرب و تازیها خوشهای کروی درخشانی وجود دارد.

آنچه تاکنون گفتیم، اجرامی بودند که همیشه در آسمان وجود دارند و در ساعت و تاریخ مناسب می‌توان آنها را دید. اما اجرامی هم وجود دارند که در مدت کوتاهی به‌طور موقت میهمان آسمان شبهای ما می‌شوند و بدون شک نباید فرصت را برای دیدنشان از دست داد.

یک دسته از اینگونه اجرام، دنباله‌دارها هستند که گاهی آنها را به اشتباه «ستارة دنباله‌دار» می‌نامند در صورتی آنها ستاره نیستند و درون منظومة شمسی جای دارند ـ برخی از دنباله‌دارها تناوبی هستند، یعنی با فاصله‌های زمانی مشخصی پدیدار می‌شوند، مانند دنبالةدار مشهور هالی. این مدت زمان تناوب ممکن است از دو ـ سه سال تا هزاران سال متغیر باشد.

برخی از دنباله‌دارها به‌طور اتفاقی در آسمان ظاهر می‌شوند و پدیدار شدنشان قابل پیش‌بینی نیست و ممکن است دیگر هیچ‌گاه بازنگردند. دنباله‌دارهای بسیار درخشان حتی با چشم غیرمسلح هم دیده می‌شوند. ظاهرشان مانند گلوله‌ای نورانی است که دُمی جارومانند و منحنی در پشتشان قرار گرفته است. این اجرام هنگامی که در فاصلة بسیار زیاد از خورشید قرار دارند به شکل کره‌‌ای یخی هستند و دنباله ندارند. با نزدیک شدن به خورشید، یخهای سطحی‌شان بخار می‌شود و همچون دنباله‌ای در پشتشان می‌درخشد.

شهابها هم جزو اجرام گذری آسمانند. هنگامی که ذرات ریز موجود در فضا (به اندازة دانه‌های شن) با جو زمین برخورد می‌کنند، به دلیل سرعت زیاد، اصطکاک تولید می‌شود و ذرات در جو می‌سوزند. از سوختن ذرات ردّی نورانی در آسمان دیده می‌شود که به آن شهاب می‌گویند. زمان پدیدارشدن شهابهای پراکنده قابل پیش‌بینی نیست، اما زمانهای خاصی وجود دارد که در مدت کوتاهی تعداد زیادی شهاب در آسمان دیده می‌شود. این پدیده را «بارش شهابی» می‌نامند. هنگامی که دنباله‌داری مدار زمین را قطع می‌کند، ذرات بازمانده از آن، همچنان در مدار باقی می‌ماند. با عبور زمین از آن نقطه‌، تعداد زیادی ذره در مدت کوتاهی با جو زمین برخورد می‌کنند و آنچه ما در آسمان می‌بینیم، نمایش بارش شهابی است که ممکن است در یک ساعت تا صد شهاب در آسمان دیده شود. زمان وقوع بارشهای شهابی برخلاف شهابهای پراکنده قابل پیش‌بینی است و هر سال در زمان معینی که اوج بارش نام دارد تکرار می‌شود.

تمام اجرامی را که تاکنون نام بردیم(بجز کهکشانها) متعلق به مجموعه‌ای عظیم به نام «راه کهکشان» بودند. این نام کهکشان ماست که برخی عنوان راه شیری را برگرفته از اسطوره‌های غربی برای آنان برگزیده‌اند. در اسطوره‌های ایران باستان، این گونه تصور می‌شد که با کشیدن گاری حامل کاه از یک سو به سوی دیگر آسمان، مقداری از این کاه بر گنبد آسمان ریخته و این همان نور ابر مانندی است که در شبهای تابستان در پهنای آسمان می‌بینیم. بدین علت نام آن را راه کاه‌کشان گذاشتند که کوتاه شده‌اش همان کهکشان است. کهکشان ما شکلی مارپیچی دارد و از پهلوهمانند عدس دیده می‌شود باریک و با برآمدگی مرکزی. ما چون در داخل کهکشان جای داریم، نمی‌توانیم آن را به‌طور کامل ببینیم، اما بخشی از آن شبها به صورت نواری مه‌آلود دیده می‌شود که بیشترین تراکمش در صورتهای فلکی قوس و دجاجه است.

چه دوربینی برای شروع کار لازم است؟

برخلاف تصور، داشتن تلسکوپ در آغاز کار نه تنها ضروری نیست، بلکه مضر هم هست. کار کردن با تلسکوپ دشوار است زیرا ناحیة بسیار کوچکی از آسمان را نشان می‌دهد و تشخیص آنچه می‌بینیم ساده نیست. ضمن اینکه تلسکوپها بسیار گران‌اند و معمولاً آماتورهای نجوم در آغاز کار توان خرید تلسکوپ را ندارند. بنابراین تا وقتی که آسمان را به خوبی نشناخته‌اید و جزییات صورتهای فلکی را به خوبی نمی‌دانید، به فکر استفاده از تلسکوپ نیفتید.

در آغاز کار بهتر است از دوربینهای دوچشمی یا تک چشمی استفاده کنید، این گونه دوربینها چند حُسن دارند، از جمله اینکه بسیار ارزانترند و میدان دید وسیعی دارند، یعنی بخش بزرگتری از آسمان را  نشان می‌دهند و در نتیجه یافتن اجرام با آنها بسیار ساده‌تر است. البته این در صورتی است که بتوانید آن را به نوعی مستقر کنید.

اغلب دوربینهای دوچشمی محل خاصی برای نصب روی سه‌پایه ندارند و باید خودتان روشی برای این کار پیدا کنید.  اما دوربینهای تک چشمی جایی برای نصب روی سه‌پایه‌های عکاسی دارند و این امر، کار رصد را بسیار ساده‌تر می‌کند. شاید بتوان گفت رصد با دوربین دوچشمی یا تک چشمی بدون سه‌پایه کاری ناممکن است زیرا لرزشهای دست اجتناب‌ناپذیر است.

مشخصات دوربینهای دوچشمی و تک چشمی به صورت دو عدد روی بدنه‌شان ثبت می‌شود. عدد نخست نشان‌دهندة بزرگنمایی دوربین است و عدد دوم قطر عدسی شیئی آن را بر حسب میلیمتر مشخص می‌کند. به عنوان مثال، در دوربین 50×20 بزرگنمایی بیست و قطر عدسی 50 میلی‌متر است، دوربینهایی که بزرگنمایی کمتر از 7 دارند، عملاً برای کار رصد مناسب نیستند. دوربینهای 35×7، 42×7 و 50×7 ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین دوربینهای قابل استفاده برای رصد هستند. دوربینهای 50×10 بزرگنمایی بیشتری دارند اما باز هم برای رصد تاحدودی ضعیف‌اند. دوربینهای 50×20 و 60×20 بزرگنمایی خوبی دارند و برای کارهای نجومی بسیار مناسب‌اند به شرطی که بتوان آنها را روی سه‌پایه سوار کرد. دوربینهای 80×20 و بزرگتر از آن دست کمی از تلسکوپهای کوچک ندارند و قیمتشان گران است.

بهترین مکان رصد کجاست؟

 به تنهایی یا به شکل گروهی قصد برنامه‌ریزی برای یک شب نجومی را دارید. تمام برنامه‌ها را در ذهنتان مرور می‌کنید، ابزارهایی که باید با خودتان بردارید، افرادی که هم‌پای برنامة رصدی شما هستند و حتی نوع برنامه رصد و اجرامی را که در این شب به یادماندنی رصد خواهید کرد مشخص می‌کنید اما یک چیز دیگر هم هست که انتخاب آن اهمیت خاصی دارد و میزان موفقیت برنامة شما به شکل مستقیم به آن وابسته است. «مکان رصد». این همان انتخاب مهم شماست که بخش مهم و بزرگ از کل برنامة شما به آن وابسته است.

اگر نجوم آماتوری و رصدی را به تازگی شروع کرده‌اید و می‌خواهید به آسمان نگاه کنید؟ شاید این موضوع زیاد مهم به نظرتان نرسد، اما هنگامی که نجوم را جدی‌تر می‌گیرید و قصد پیشرفت در آن را دارید، اهمیت انتخاب مکان رصد، نمایان می‌شود.

در انتخاب مکان رصد، دو بخش جداگانه را باید در نظر گرفت. یکی شرایط زمینی رصدگاه و دیگری شرایط آسمانی رصدگاه.

در بخش اول، شاید چگونگی دسترسی به رصدگاه، اهمیت بیشتری داشته باشد. در مورد اینکه برای رسیدن به این مکان می‌توان از وسایل نقلیه استفاده کرد یا باید با پای پیاده مسافتی را طی کرد و به آن رسید، در حالت فعالیت گروهی، توانایی تک‌تک افراد را در نظر بگیرید، خصوصاً اگر رصدگاه مورد نظر شما در نقطه‌ای مرتفع مثلاً قلل کوهها است این مسأله خود را بیشتر نشان می‌دهد. اگر ابزارهای رصدی شما و چیزهای دیگری که باید حمل کنید زیاد و سنگین است، انتخاب راه‌های ساده‌تر و هموارتر، عاقلانه است.

پس از اینکه چگونگی رسیدن به رصدگاه را مشخص کردید، به خود رصدگاه می‌رسیم. شاید اگر به تنهایی رصد کنید خود رصدگاه و شرایط زمینی آن اهمیت چندانی نداشته باشد اما هنگامی که به همراه یک گروه به رصد می‌پردازید اهمیت شرایط زمینی رصدگاه چندبرابر می‌شود. هموار بودن این مکان خیلی مهم است زیرا در تاریکی شب که نه نور مهتاب هست و نه حق روشن کردن آتش یا چراغ قوه و حتی فانوس را دارید، هموار بودن نسبی مکان رصد، مهم جلوه می‌کند، آن‌قدر که حتی گاهی سلامت شما به ‌آن وابسته می‌شود.

به جز هموار بودن، وسعت رصدگاه و اینکه فضای کافی برای فعالیت گروه رصدی شما وجود داشته باشد نیز مهم است. در گروه شما افرادی که به کار رصد مشغولند باید در یک سو قرار داشته باشند و افرادی هم که عکسبرداری می‌کنند، در سویی دیگر، در ضمن فاصله هر یک از افراد با همدیگر نیز باید مورد نظر قرار بگیرد در غیر این صورت رفت و آمد افراد در کنار ابزارهای رصدی و یا ابزارهای عکسبرداری به نتایج ناخوشایندی (خصوصاً برای آنها که عکس می‌گیرند) منجر می‌شود.

عوارض طبیعی اطراف رصدگاه نیز برای انتخاب مکان رصد مهم است، کوه‌های بلند دوردست و حتی تپه‌های کوتاهی که در فاصله کمی از مکان رصد شما قرار دارند باعث بسته شدن افق دید شما می‌شوند و در عمل، قسمتی از فضای مثبت و مفید شما که باید در آن فضا به رصد بپردازید، از بین می‌رود. این عامل خصوصاً برای برنامه‌های رصدی مهمی چون رصد رؤیت هلال ماه نو، یا رصد گرفتگی‌هایی که در اوایل روز (برای خورشید گرفتگی) یا اوایل شب (برای ماه گرفتگی) رخ می‌دهد و نیز رصد پدیده‌هایی چون مقارنه‌هایی که در نزدیکی افق رخ می‌دهند، اهمیت به‌سزایی دارد.. البته دقت دارید که در رصدهای معمولی چون رصد صور فلکی و اجرام غیرستاره‌ای صورت‌های فلکی، شاید این عامل نقش کلیدی ندارد و اتفاقاً برای عکاسی از این موارد، بودن کوه‌های دور و نزدیک و حتی عوامل دست ساخت بشر چون ساختمانها بر زیبایی عکسهایتان می‌افزاید

به یک چیز دیگر هم درمورد شرایط زمینی رصدگاهتان دقت کنید. بوته‌ها و درختچه‌های کوتاه اطراف! البته نقش این بوته‌ها و درختچه‌ها (اگر مزاحم میدان دید و افق رصدی‌تان نباشد) مثبت است، چرا که از جریانات سریع و وسیع هوا در سطح زمین جلوگیری می‌کند. بادهای تندی که در سطح زمین حرکت می‌کنند از بدترین مزاحمان رصد شما محسوب می‌شوند، چرا که به سادگی تلسکوپ و دوربین‌های عکاسی شما را تکان می‌دهند و نتیجه اینکه نه می‌توانید رصد خوبی داشته باشید و نه عکسهای خوبی بگیرید. در بسیاری از موارد، هنگام نوردهی‌های عکاسی، تنها یک لرزش، هرچند کوچک و اندک، کل کار شما را به هدر می‌دهد که گاهی جبران کردن آن محال است. نقش مثبتی که این بوته‌ها و درختچه‌های کوتاه دارند، معلوم کردن مرز رصدگاه است خصوصاً اگر رصدگاه انتخابی شما بر بلندای کوهی باشد و اطراف آن دره‌ای پرشیب، آن وقت این بوته‌ها و درختچه‌ها نقش مثبت‌شان، حیاتی می‌شود.

از ویژگی‌ها و خصوصیات زمینی رصدگاه که بگذریم به خصوصیات آسمانی مکان رصد می‌رسیم.

در بیشتر موارد رصدی، شما به آسمانی تاریک، بدون باد و ابر و بدون غبار نیاز دارید بنابر این تمام موارد فوق را به عنوان شرایط آسمانی مکان رصدتان باید منظور کنید.

ابتدا به تاریکی آسمان بپردازیم. جایی را که به عنوان رصدگاه انتخاب می‌کنید باید آسمان بسیار تاریک و در اصطلاح اخترشناسان بدون‌ آلودگی نوری باشد برای این منظور، مکان رصدی‌تان باید حتماً از شهرها و روستاها و نیز مناطقی که چراغ و سایر وسایل روشنایی دارند دور باشد این دوری را در حد چندین کیلومتر باید منظور کنید.

برای آنکه به میزان آلودگی نوری مکان انتخابی خودتان پی ببرید می‌توانید آسمان را نگاه کنید  و قدر کم‌نورترین ستاره‌ای را که می‌بینید تعیین کنید. در شرایط ایده‌آل یعنی بهترین شرایط مکانی و نیز با چشمانی کاملاً سالم قدر 6 حداکثر قدری است که با چشم غیرمسلح دیده می‌شود، مکانی که در آسمانش قدر3 به بعد دیده نشود عملاً مناسب کارهای نجومی هدفهمند نیست.

مناطق کویری چون کرمان و یزد به داشتن آسمانهایی پرستاره و زیبا معروفند اما این فقط ظاهر قضیه است چرا که وقتی در این مناطق با تلسکوپ و خصوصاً در بزرگنمایی‌های زیاد به اجرام آسمانی نگاه می‌کنید و یا آنکه به عکسبرداری نجومی می‌پردازید آثار منفی فراوانی می‌بینید و به هیچ وجه تصاویری که می‌بینید و یا بر صفحة عکاسی ثبت می‌کنید، دقیق و کاملاً شفاف نیست و این دقیقاً به دلیل وجود غبار فراوان در آسمان این مناطق است. بدین ترتیب تلاش کنید که مقدار غبار در آسمان منطقة رصدگاه شما زیاد نباشد. اما مقدار این  غبارها را چگونه باید تعیین کرد؟ راه حل بسیار ساده است. کافی است در طی ساعات صبح به آسمان نگاه کنید. اگر آسمان غبار زیادی داشته باشد در ساعات روشنایی (خصوصاً در بخشهای افق) به جای آنکه آبی دیده شود بیشتر به رنگ سفید و نقره‌ای دیده می‌شود. بنابراین چنین مکانهایی چندان مناسب رصد نیستند.

مناطق بادخیز را هم به عنوان یک رصدگاه انتخاب نکنید، به چند دلیل، یکی اینکه باد زیاد موجب برخاستن مقدار زیادی غبار به آسمان و ایجاد همان اثر منفی قبلی می‌شود و دیگر اینکه تلاطم‌هایی که در طبقات جو بر اثر وزش باد ایجاد می‌شود اثری بسیار نامطلوب در شرایط دید و رصد شما قرار دارد.

به این ترتیب و با توجه به مواردی که گفته شد، شما قادر به انتخاب یک رصدگاه خوب و مناسب هستید. البته حتماً توجه دارید که جمع کردن تمام موارد گفته شده در یک مکان و یافتن این چنین مکانی کاری به غایت سخت و گاهی ناممکن است، سعی کنید با اندکی اغماض بهترین مکان ممکن را بیابید. جایی که دسترسی به آن ساده باشد، از نظر ضریب ایمنی در سطح بالایی باشد و اوضاع جوی آن هم خوب باشد. با این کارها و داشتن یک برنامة دقیق و اندکی پشت کار و دقت، بی‌گمان نتایج خوبی از رصدهایتان خواهید گرفت و حتماً در کارتان پیشرفت خوبی خواهید داشت

 

معرفی یک منجم نوجوان

سید محمد امین میرطاووسی

سید محمد امین میرطاووسی

سید محمد امین میرطاووسی متولد ۱۴ خرداد ۱۳۷۶ - دانش آموز ممتازی است که در کلاس پنجم ابتدایی مدرسه نبوت مشغول به تحصیل است . وی از یکسال قبل نجوم آماتوری را شروع نموده و به این رشته علاقه بسیاری دارد . محمد امین با تمام صورتهای فلکی نیمکره شمالی آشنایی کامل داشته و اکثر شبها را به رصد و شکار اجرام سماوی همچنین به مطالعه در زمینه ستاره شناسی میپردازد . اجرام مورد علاقه او خوشه باز M7 و M45 و سیاره زحل است .

برای او آرزوی توفیق و پیشرفت داریم .

اختفاء زیبای سیاره زهره در پشت ماه

 

اختفاء و رصد آن                       

 

اجرام سماوی در فواصل مختلفی از زمین قرار دارند و این عامل باعث می شود که گاهی یکی از آنها از جلوی دیگری عبور می کنند. بارزترین حالت این پدیده خورشیدگرفتگی است که از دید ناظر زمینی ، ماه از جلوی خورشید عبور می کند. در این وضعیت قطر زاویه ای این دو جرم تقریبا" یکی است.حالت دیگر وقتی است که یک جرم کوچک(از لحاظ قطر زاویه ای) از مقابل جرم بزرگی عبور کند که به این پدیده « گذر » گفته می شودمانند گذر سیاره زهره از مقابل خورشید .  حالت دیگر که مورد بحث ما است وقتی اتفاق می افتد که جرم بزرگی (از لحاظ قطر زاویه ای) از مقابل جرم سماوی کوچکتری عبور کند و باعث شود که برای مدتی این جرم از نظر ما پنهان شود. به این پدیده  اصطلاحا" «اختفاء»گفته می شود.چون ماه بزرگترین جرم سماوی آسمان شب است معمولترین اختفا ها توسط ماه به وجود می آید. به طور متوسط ماه در هرشبانه روز۵/۱۳ درجه در امتداد دایرةالبروج جابه جا می شود و بسیار اتفاق می افتد که ماه از مقابل ستاره ها، سیارات ، سیارکها و اقمار دیگر عبور کند.در این حالت ماه برای مدتی در جلوی جرم مورد نظر قرار می گیرد و مانع رسیدن نور آن به ما می شود. ماه نزدیکترین جرم سماوی نیز هست، به همین دلیل اختفاء یک سیاره یا ستاره برای ناحیه کوچکی از کره زمین قابل مشاهده است. اختلاف منظر باعث می شود که زمان دقیق و نقطه تماس شروع اختفا برای مکان های مختلفی که شاهد آن هستند فرق کند. زمان شروع و مدت اختفا به مکان ناظر بستگی دارد.راصدانی که به خط مرکزی اختفا نزدیک هستند، مدت آن را طولانی تر می بینند. بنابراین زمان سنجی شروع اختفا یکی از مواردی است که راصدان باید به آن بپردازند. دقت یک ثانیه برای شروع کار مناسب می باشد ولی برای کارهای دقیق احتیاج به دقت چند دهم ثانیه است. ابزار مورد نیاز برای رصد بستگی به قدر جرمی دارد که دچار اختفا می شود. دوربین های ویدیویی با بزرگنمایی مناسب ابزارهای مفیدی برای رصد و زمان سنجی هستند. در رصد اختفا ابزار مورد استفاده و دقت ثبت ، اهمیت زیادی دارد.در سراسر دنیا مراکز مختلفی برای پیش بینی اختفا ها وجود دارند که معروفترین آن «انجمن بین المللی زمان سنجی اختفا»(  IOTA ) است. البته متاسفانه اکثر این پیش بینی ها برای آمریکا و اروپا انجام می شود. اگر به نرم افزارهای نجومی معتبر دسترسی داشته باشید،خودتان می توانید به پیش بینی اختفا در محل رصد خود بپردازید. همیشه زودتر از زمان پیش بینی شده، رصد را شروع کنید تا اختفا را از دست ندهید. زمان شروع اختفا را با آخرین دقت ممکن ثبت کنید. در گزارش خود به نام و مشخصات جرمی که دچار اختفا می شود، مختصات دقیق مکان رصد و مشخصات ابزار مورد استفاده اشاره کنید. اختفا جایگاه ویژه ای در نجوم دارد. حلقه های سیاره اورانوس به وسیله اختفا کشف شد. رصد اختفا یکی از روشهای مطالعه جو سیارات و اقمار آنها نیزمیباشد . جا دارد که منجمان عزیز کشورمان رصد این پدیده مهیج را در فهرست کارهای خود قرار بدهند .               

اختفاء زهره در پشت ماه

اختفاء زهره در پشت ماه

اختفاء زهره در پشت ماه

غروب 28 خرداد ماه 1386 شاهد اختفای زیبای سیاره زهره در پشت ماه بودیم

عکسهای فوق توسط اینجانب و بوسیله دوربین دو مگا پیکسلی و دوربین دوچشمی 80*20 گرفته شده است .